این روزها جناح بندی های پیرامون تیم تراکتورسازی می بینیم که بیشتر شبیه یک جنگ خانوادگی شده است و ضربه زیادی به بدنه این تیم وارد می کند اما به راستی این جناح بندی ها برای چیست؟

اما یک سوال. جایگاه رسانه های شفاف ساز کجاست ؟ چرا تهیه کننده ی برنامه ای پر مخاطب همچون موج فوتبال، طرفین اختلاف را به بیان ادله های خود دعوت نمی نماید؟ ما بسیاری از تصمیمات خود را با توجه به احساسات خویش می گیریم و سپس عوارض مخرب آن را در این دوران مشاهده می کنیم.

اینکه مدیریتی به مراودات فامیلی و ایجاد یک کادر خانوادگی متهم می شود و اینکه خبرنگاری متهم به حاشیه سازی و جاسوسی به اعراب می شود نشانگر وجود جناح بندی هایی در بین هواداران خواهد بود. اقدامی که به گونه ای دربیست دقیقه ی پایانی بازی تراکتور با سپاهان تکرار شد و ما نیز به نوعی به جبهه ی طرفداران تیم های پایتخت پیوستیم.

اخیراً همه از افشای مدارک علیه یکدیگر در آخرفصل سخن می گویند اما آخر فصل که می رسد، کسی لب به سخن نمی گشاید.

قدرتمند ترین بدنه ی اطلاع رسانی ،همین سایت های هواداری هستند که همیشه عامل همبستگی طرفداران بوده اند. اما همین رسانه های قدرتمند وارد جنگی زرگری با مدیرعامل باشگاه می شوند و در مساله ی محرومیت ابراهیمی به خوددرگیری دچار می شوند.

عده ای در ابتدا این اقدام را صریح ، قاطع و مثبت قلمداد می کنند اما با گذشت زمانی اندک، خصومت شخصی را دلیل چنین اتفاقاتی می دانند. گاهی همین احساسات باعث ورود تناقض به هردو جناح می شود و این اعتماد را از یک طرفدار خواهد کاست واین بی اعتمادی نسبت به تراکتور در نهایت باعث کاهش تعداد طرفداران حاضر در استادیوم خواهد شد.

باخت بازی با الشباب متعلق به همه بود از مهدی ثابتی گرفته تا من طرفدار و حتی سردار جعفری که به نوعی نتواسته جواب صبر طرفداران را بدهد. فردی که تا به کنون دلیل و مدرکی روشن برای تعداد دقیق افراد اعزامی به ریاض ارائه نکرده است . در حالی که تا چندی پیش بحث و جدل در مورد مطالبات بازیکنان بالا گرفته بود.

گاهی باید مگس بود چرا که مگس توانایی حضور و سرکشی در تمامی موارد را دارد. اما مرغی پیدا نمی شود. باید بدانیم که وجود همین مگس ها برای تعالی امری مطلوب به حساب می رود، هرچند که سر و صدایش روی اعصابمان باشد و سردار جعفری نیز باید بداند که اگر افکار اکثریت طرفداران موافق با حضورش نباشد دیگر ادامه ی مدیریت فایده ای نخواهد داشت.

چرا که تعداد مگس ها افزایش خواهد یافت و در سر و صدای مگس ها دیگر نمی توان تمرکز کرد. هرچند که مهم نیست مخاطبتان مگس باشد یا به قول یکی از مصاحبه تان ذی نفع های یک آخورباشد که بازهم پرده ای از احساسی شدن و عصبانیت در این جملات نمود پیدا می کند.

روی سخن من با مسئولان صدا و سیما وتهیه کنندگان برنامه های ورزشی همچون موج فوتبال است. پیشنهاد می کنم که در آخر فصل  هردو طرفین را وارد یک مناظره کنیم تا شاهد جبهه گیری هایی در این زمینه نباشیم. سخنان پشت پرده تنها به بدنه ی  فوتبال مان ضربه خواهد زد.

برنامه ای که گاهی در گفتگوهای عامیانه با مردم با برنامه ی نود مقایسه می شود باید جرئت پرداخت به چنین مسائلی را نیز داشته باشد. مسئله ای که می تواند مورد مو شکافی اساسی قرار گیرد تا شاید از عدم اعتماد آتی مردم به چنین مجموعه ای جلوگیری کند و مانع ایجاد تنش های مصنوعی در ساختار فوتبال و رسانه باشد.

یادداشت از ارسلان نژادفر