خواب غفلت مسئولان و وضع اسفناک خانه های تاریخی تبریز

تبریز، با آن هیبت و صلابت تاریخی خود هنوز دیوارهایی در دل خود دارد که آجرهایش اخرایی رنگ هستند و پنجره های مشبک آن عمارت بزرگ میان حیاط را گاه گاه در قاب نگاه هر رهگذری می اندازند.  دیوارهایی که خانه های تاریخی تبریز را ساخته اند و با استواری توانسته اند گوشه هایی از […]

image_pdfimage_print

تبریز، با آن هیبت و صلابت تاریخی خود هنوز دیوارهایی در دل خود دارد که آجرهایش اخرایی رنگ هستند و پنجره های مشبک آن عمارت بزرگ میان حیاط را گاه گاه در قاب نگاه هر رهگذری می اندازند.

 دیوارهایی که خانه های تاریخی تبریز را ساخته اند و با استواری توانسته اند گوشه هایی از تبریز کهن را در بطن و متن تبریز مدرن نگاه دارند. که هر وقت از کنارشان می گذری داستان صدها سال عمر را از خشت خشتشان بخوانی و پرتاب شوی میان روزگار اسب و گاری، روزگار چراغ های پیه سوز ، روزگار دالان ها و سرداب ها، میان برگی از تاریخ قطور تبریز کهن. اینجا شهر خانه های تاریخی است، خانه هایی که حالشان هیچ دیدنی نیست.

خانه ی نیکدل، خانه ختایی، خانه علی مسیو، خانه حیدرزاده، خانه ثقه الاسلام، خانه کوزه کنانی، خانه اردوبادی، خانه شربت اوغلی، خانه مجتهدی ها، خانه بهنام، خانه گنجه ای زاده و… صدها خانه که هر قدر نام ببری شان تمام نمی شود اما دریغا تاریخ که زود فراموش می شود و گویی که مدعیانش نیز چندان اعتقادی به آن ندارند.

در میان سرعت روزافزون رشد و پیشرفت صنعت توریسم که درآمدزایی آن در دنیای امروز با صادرات نفت برابری می کند، و در شرایطی که شهرهایی چون مالزی، دبی، …. بی هیچ پشتوانه تاریخی و کارنامه فرهنگی و هنری خاص در رقابت جذب توریست پیشتازی می کنند و از هیچ، جاذبه ی توریستی می سازند، ما، در این گوشه ی دنیا با پیشینه ای غنی در تاریخ، فرهنگ، هنر و میراثی به غایت بزرگ باقی مانده از قرون و اعصار، دست به خودکشی فرهنگی می زنیم و به جای پیشرفت در حال افول هستیم.

یکی از نمونه های بارز سیر قهقرایی حفظ و نگهداری میراث تاریخی و فرهنگی تبریز در کنار کاربردی کردن آن ها، بلایی است که این روزها بر سر خانه های تاریخی شهر آمده است.

خانه هایی که پاتوق شده اند

خانه ی نیکدل که از آن با عنوان نگین منطقه تاریخی تبریز یاد می کنند، پس از سال ها مرمت و هزینه ی بودجه ای قابل توجه، مجددا برای مرمت با تعطیلی مواجه شده است. خانه مجتهدی ها، با هدف کاربردی کردن آثار تاریخی، به بخش هایی سپرده شده است که درست نتیجه عکس داده و به جای جذب توریست، به حریم خصوصی تبدیل شده است. خانه ختایی که به ظاهر خانه هنرمندان است ولی با چنان وضع اسفباری از بی توجهی و شلختگی مواجه است که در همان بدو ورود ذوق دیدن برگی از تاریخ تبریز را در هر بیننده ای کور می کند. خانه هایی چون بهنام، گنجه ای زاده، قدکی، پروین اعتصامی، اردوبادی، حیدرزاده و … نیز هر یک به عنوانی مزین شده و علاوه بر مواجهه با خطر استهلاک سریع تر، از شکل یک جاذبه ی توریستی به یک اداره و محل کار تبدیل شده اند.

با هر ترازویی بسنجیم، اصفهان و کاشان بهتر عمل می کنند

در شرایطی که در شهرهایی چون اصفهان خانه های تاریخی در مرکز توجه مسئولان و مدیران قرار دارند و در اندیشه ایجاد بانک اطلاعات خانه‌های تاریخی و تدوین آئین‌نامه‌ای جامع‌تر برای مرمت و تغییر کاربری خانه‌های تاریخی هستند و در شرایطی که در شهر کوچکی همچون کاشان تکه ای کوچک از دیوار خانه تاریخی را قاب گرفته و با نورپردازی اطراف آن، به جاذبه ای بصری تبدیل می کنند، در تبریز خانه های تاریخی همچون گوشت قربانی تقسیم می شوند و تعدادی دیگر زیر غبار بی توجهی کم کم استواری دیرین خود را از دست می دهند.

با برگزاری نشست و جلسه و با گفتن و گفتن اینکه تبریز تاریخش غنی تر است و آثار فرهنگی اش غنی تر کاری از پیش نمی رود. به گذشته ی بدون امروز ریالی نمی دهند. آنچه ما امروز برای تاریخ و گذشته خود کرده ایم چیست؟ باید هر چه زودتر، جاروها، بیل و کلنگ ها و فرغون ها را از حیاط تاریخی این خانه ها جمع کنیم.

اگر امروز کمر همت به حفظ تاریخ و آثار باقیمانده از آن بستیم، کفه سنگین ترازو از آن ما خواهد بود و گرنه…

***

اینجا تبریز است. شهر خانه های تاریخی. شهر بزرگ مردان و شیر زنان تاریخ سازی نامشان را هر یک به طریقی در ورق های تاریخ رقم زده اند و اکنون خانه هایشان، خانه هایی که روزی محل زندگی روزمره بوده اند اما امروز به سبب تاریخ و به سبب معماری زیبا و کاربردی خود از مهم ترین آثار تاریخی شهر تبریز به حساب می آیند. دیدن این خانه ها احساسی شبیه به سوار شدن بر مرکب زمان دارد که تو را می برد به ژرفای خیال و به عمق کتاب های تاریخ به شرط آن که …

…………………………….

پری اشتری

انتهای خبر