یادداشت سیاسی/ به سوی مجلس دهم

  • یادداشت وارده- اعتدال پرس(اعتدال آذربایجان)

بی گمان شهر تاریخی تبریز که قدمت آن بر اساس کاوش‌های باستان شناسی به بیش از ۴۰۰۰ سال می‌رسد،در سالهای نه چندان دور نه تنها مرکز تجاری و بازرگانی بوده بلکه همواره  صبغه سیاسیش از رویکرد تجاریش عقب نمانده و در تحولات سیاسی،اجتماعی ایران نقش بسزا و چه بسا بی بدیلی داشته است.

فیاضیدر عرصه سیاسی از همان ابتدا تاریخچه روشنی برای خود رقم زده و در پذیرش روند تأثیرگذاری سیاسی به جهت رفت و آمد بازرگانان و مسیون‌های اروپائی از دوران آق‌قویونلوها و قراقویونلوها و سپس صفویه به تبریز و همچنین در دوره قاجاریه به ویژه پس از جنگ‌های ایران و روس و افزایش نقش همسایگی روس‌ها، زودتر از استان‌های دیگر به جنب و جوش سیاسی دست یازیده است.

آنچه که  شایسته نام و سرزمین حماسه و غیرت یعنی شهر تبریز است شهر پیشگامان و به عبارتی «شهر اولین‌ها» می‌باشد. چراکه در هر زمینه‌ای که بنگریم خواهیم دید یکی از اولاد خلف با عزم این دیار، با کوچک شمردن دشواری‌های بزرگ قدم پیش گذاشته و با گشودن راه نوینی در پیش پای هموطنانش آنان را با یکی از اصول تمدن جدید آشنا ساخته و با هموار نمودن ناهمواری‌ها صفحه‌ی جدیدی را در تاریخ معاصر این مرزوبوم ورق زده است.

در عصر معاصر چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی، هیچ تحول مهم سیاسی اجتماعی درکشور به وقوع نپیوسته است مگر اینکه فرزندان آذربایجان نقش اصلی را به دوش داشته باشند.

انتخابات و صحنه گزینش نمایندگان مردم در عرصه‌های مختلف قانون‌گذاری، مدیریت شهری و اداره امور کلان اجرایی کشور همواره یکی از مؤلفه‌های ثبات و برتری نظام جمهوری اسلامی در قیاس با سایر کشورهای منطقه و بسیاری از کشورهای جهان بوده است.

موضوعی که علاوه بر تأمین سیادت مردم بر سرنوشت خویش، شور و نشاط ویژه سیاسی و اجتماعی را در جامعه تزریق می‌کند به گونه‌ای که شاخص‌های منفی اجتماعی در ایام و سال‌های انتخابات به گواه منابع رسمی نزولی می‌شوند. به هر حال این عرصه‌های مهم تعیین سرنوشت بدون تردید ده‌ها و صدها نکته مثبت و اثربخشی عمیق در جامعه را در خود دارد.

همگان بر این امر واقفیم که مهمترین رویداد سیاسی امروزی،در هفتمین روز از اسفندماه ۱۳۹۴ و با برگزاری انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری  رقم خواهد خورد.

شاید قبل از اینکه وزیر کشور ماشه تپانچه شروع رقابتهای انتخابات را بکشد،بسیاری از کاندیداهای احتمالی به صورت محسوس و غیرمحسوس و از طریق دیدارهای چهره به چهره، نشست‌های خانگی و حضور در برنامه‌‌ها و مجالس عمومی،تبلیغات از طریق فضای مجازی، تشکیل حلقه‌های لابی جذب آرا، چاپ و توزیع زودهنگام کارت ویزیت‌، ارسال پیامک‌های انبوه در مناسبت‌های خاص، توزیع کتاب با مهر کردن صفحه اول و…در این وادی قدم گذاشته اند.

بدون شک نوع نگاه و نحوه عملکرد یک کاندیدا تا آنجا اهمیت می‌یابد که به عنوان مهمترین شاخص‌های کسب اعتماد مردمی تصمیمات آنان را تحت تأثیر قرار داده و می‌تواند منجر به رأی اعتماد و یا عدم حصول آن شود. از این رو با استناد به اینکه ترازوی مردم بسیار دقیق و میزان است، بهتر آن است که هرگونه اعتمادسازی همراه با شفافیت و صداقت هم در نحوه برخوردهای اجتماعی و هم در اهداف‌گذاری علت و چرایی حضور در عالی‌ترین پایگاه تصمیم‌گیری و قانونگذاری کشور باشد تا مردم نیز به عنوان مهم‌ترین رکن یک جامعه تصمیم نهایی خود را به گونه‌ای اتخاذ کنند که پشتیبانی آنان به عنوان نقطه عطفی در کارنامه وکلایشان بدرخشد.

هرچند در کشور ما اصلی‌ترین نقش در تعیین سرنوشت سیاسی به عهده مردم است نه احزاب، جریانات و گروههای سیاسی،لیکن انتخاب مردم همواره به نوعی با نگرشها و جریانهای سیاسی حاکم بر دولتها،متناظر بوده است.لذا در شهر تبریز هم دو جریان عمده سیاسی کشور یعنی اصولگرایان و اصلاح طلبان اسبهای خود را برای فتح کارزار مهم انتخاباتی آخرین روزهای ۱۳۹۴ زین کرده اند.

از زمان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ ،در کنار جریانهای سیاسی غالب امروزی،جریان دیگری تحت عنوان جریان اعتدال وارد گفتمان سیاسی کشور شده است که خود به ضلع سوم مثلث انتخابات تبدیل شده است و با در نظر گرفتن مستقل ها اضلاع سه گانه مثلث انتخاباتی تبریز ترسیم می گردد.

بنابراین سه دیدگاه فعال در انتخابات مجلس دهم عبارتند از: اصولگرایان،اصلاح طلبان، اعتدال گرایان(مستقل ها)

اصولگرایان:

بی گمان از فردای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ که نتیجه خیره کننده اش خواب زدگی را از چشمان اصولگرایان زدود،تلاطم به دست آوردن قدرت از دست رفته ریاست جمهوری و نیز توهم از دست ندادن پارلمان،بر منش ها و رفتارهای بسیاری از این افراد اثر گذاشته و شبانه روز در تلاشند تا با برنامه ریزی گسترده و بدون ترس به واسطه در دست داشتن اهرمهای قدرت محسوس و نامحسوس،حتی اگر نتوانند مجلسی مانند مجلس نهم بر سرکار آورند لااقل از تکرار مجلسی همانند مجلس ششم جلوگیری نمایند.

اما جریان اصولگرایی در این کارزار انتخاباتی در سه جبهه باید فعالیت نموده و به زبان دیگر بجنگد.

الف)رقابت با اصلاح طلبان

ب)رقابت با اصولگرایان

ج)رقابت با اعتدال گرایان(مستقل ها)

جریان اصولگرایی که در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲  همچون سراسر کشور مجبور به قبول شکست شده و شکست دولت دکتر روحانی را آرزو می کند و آن را بهترین زمینه برای بی اعتمادی مردم به اصلاح طلبان و اعتدالگرایان قلمداد می کند و  منتظر است در صورت وقوع چنین شائبه ای،از آن بهترین نتیجه گیری را نماید امری که تاکنون نشانه های تحقق آن دیده نشده است.

لیدرها و سران این طیف  با حمایت از افراد شناخته شده خود از یک طرف و نیز گسیل برخی افراد موجه  که تاکنون در قالب نامزد در رقابت های انتخاباتی حضور نداشته اند از طرف دیگر وارد گود انتخابات شده و با بسیج تمام قد رسانه ای و برگزاری نشست های مختلف در قالب های متفاوت و تشکیل هسته های اولیه ستادهای تبلیغاتی نسبت به  یارگیری از اقشار بانفوذ جامعه اقدام نموده و عملا” وارد تبلیغات انتخاباتی شده اند.

شاید بهترین و آرمانی ترین خواسته این طیف سیاسی،به دست آوردن شش صندلی حوزه انتخابیه تبریز باشد اما حکایت ها حاکی از آن است که این خواسته خوابی غیر قابل تعبیر بوده و آنچه که با تلاش فراوان و دست در دست هم دادن ماه و خورشید و فلک !! محقق می شود،چیزی بسیار متفاوت تر از آن خواهد بود.

در کنار نمایندگان فعلی منتسب به اصولگرایان (علیرضا منادی سفیدان ، رضا رحمانی،میرهادی قره سید رومیانی ، محمدحسین فرهنگی و محمد اسماعیل سعیدی) فعالان دیگری هم فعالیت های محسوس و نا محسوس خود را شروع کرده اند.

اما اصولگرایان باید با در بطن خود با جریانی درون خانوادگی به نام جریان احمدی نژادی که در چارچوب جبهه یکتاست وارد رقابت شود.جریانی که از واپسین روزهای دولت محمود احمدی نژاد جرقه های تبلیغات نامحسوس آن مشهود بوده و به واسطه در اختیار داشتن منابع مالی و نیز بعضا” حرکتهای پوپولیستی،در کنار اثرگذاری تبلیغاتی، هر آنچه به دست بیاورد از سبد نمایندگان اصولگرای فعلی خواهد بود

طبق شنیده ها تنظیم لیست اصولگرایان در تبریز  روندهای اصلی خود را طی کرده و شاکله اصلی این لیست متشکل از پنج نفر از آقایان و یک نفر از بانوان تشکیل یافته و درحال برداشتن گام‌های نهایی است و گویا با هسته مرکزی اصولگرایان در تهران هم هماهنگی کامل به وجود آمده است.

بزرگان این جریان درصددند با وجود سلایق متنوع در طیف‌های داخلی اصولگرایی و وجود پرچم‌های جداگانه‌، لیست واحدی تهیه و در معرض عموم قرار دهند.هر چند که اگر یک فردی در جامعه و در بین مردم مقبولیت هم داشته باشد دلیل بر این نمی‌شود که مقبولیت وی به لیست منسوب به او منتقل شود.

به یقین از بین محمداسماعیل سعیدی، میرهادی قره سید رومیانی، محمدحسین فرهنگی، احمدعلیرضابیگی، سیدمحمدرضامیرتاج الدینی، فیروز رضایی، نسرین پیرسمساری، علیرضانوین، علیرضا منادی سفیدان، رضا رحمانی، نازیلا آصفی، علی آجودان زاده، روح اله جهانگیری، جمشید تقی زاده و دهها کاندیدای احتمالی دیگر از جنس اصولگرایی، تشکیل لیستی شش نفره بسیار سخت خواهد بود چراکه هرکدامیک از اینها خود را بیشتر از دیگران لایق حضور در لیست اصولگرایان می داند.

اصلاح طلبان:

شاید اصلاح طلبان برای رسیدن به مجالس مختلف، هیچ وقت به اندازه امروزی شرایط سختی پیش روی خود نداشته اند، سختی‌هایی که به نظر می‌رسد در صورت عدم حل شدن آن ها مانع بزرگی برای  کسب اکثریت مجلس توسط این جریان باشد.

بزرگان این طیف با اعتقاد بر اینکه جریان اصلاحات پیروز انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است می‌خواهند بعد از وقفه ۱۲ ساله سلامی دوباره بر پارلمان بدهند.

مانعی مهمی که می‌تواند سد محکمی برای اصلاح طلبان در رسیدن به مجلس دهم باشد، شورای نگهبان است. اصلاح طلبان همیشه در انتخابات‌ مجلس به ویژه بعد از انتخابات مجلس چهارم، از شورای نگهبان شاکی بوده و نسبت به رد صلاحیت‌ نیروهای منتسب به این جریان اعتراض داشته اند و همین کار اصلاح طلبان را برای معرفی یک لیست شناخته شده در سراسر کشور سخت می‌کند و از همین روست که کاندیداهای منتسب به این طیف از ترس رد صلاحیت به صورت جسته و گریخته فعالیت نموده و بعضا” حضور خود را اعلام نکرده اند.لیکن بعد از پایان سوم دی ماه مشخص خواهد شد که مهره های اصلاح طلبان برای این بازی بزرگ دارای چه وزنی هستند.

به طور قطع  اصلاح طلبان مرکز استان برای معرفی یک لیست واحد با حضور چهره‌های شناخته شده سیاسی کار سختی پیش رو خواهند داشت چرا که تعدد کاندیداهایی با مشی اصلاح طلبی است پاشنه آشیل آنها بوده و شاید از این روست که این طیف سیاسی برای ساماندهی و سازماندهی مطلوب و اخذ نتیجه دلخواه با تشکیل شورای اصلاح طلبان استان ورود خود به انتخابات مجلس را استارت زده اند.

قطعا” انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ و ضربه ای که اصلاح طلبان از قِبَلِ عدم اتحاد خوردند و نیز تجربه طعم شیرین ایثار سیاسی صورت گرفته در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲،آنقدر بر مذاق اصلاح طلبان اثرگذار بوده است که اینبار منافع شخصی را فدای منافع عمومی و جریان سیاسی خود نموده و با ایجاد اتحاد و همدلی و بستن لیستی فراگیر و دوری از فعالیتهای فردی،به سوی پیروزی گام عملی بردارند.

لیستی که از بین مسعود پزشکیان، محمدعلی سبحان اللهی، اکبر اعلمی، مصطفی مولوی، شکور اکبرنژاد، یوسف نجفی، غلامحسین مسعودی ریحان، رسول صدیقی، سیدحمید مهدوی اقدم، مصطفی تیزکار، علی اصغر شعردوست، بهرام سرمست، سعیدپورشریفی، عباس عباس زاده و تنی چند کاندیدای احتمالی دیگر به شرط تأیید صلاحیتشان توسط شورای نگهبان، شش تن شاکله اصلی آن را تشکیل خواهند داد.

اعتدال گرایان(مستقل ها):

در سازوکار انتخاباتی کشور هر زمان دولت تشکیل یافته با مجلس موجود همسو نباشد بعضی از افراد که سودای جلوس بر صندلیهای سبز پارلمان میدان بهارستان را در سر داشته باشند تحت عنوان مستقل وارد عرصه انتخابات می شوند تا همگان را از خود راضی نگه داشته و یا به تعبیر دیگر هر دو جریان سیاسی را با خود همراه سازند.

کاندیداهای این گروه،نه در قالب جریانات سیاسی خاص بلکه به صورت انفرادی فعالیت می‌کنندهرچند که در فهوای کلامشان تأییداتی هم بر جریان سیاسی حاکم در دولت دیده میشود تا دوستداران دولت را از خود نیازارند.

کاندیداهای این گروه به جای بیان عملکرد و محسنات جریانات سیاسی، خود را چاره‌ساز مشکلات اساسی مردم دانسته و در شعارهایشان مردم را به گریز از هر دو جریان سیاسی غالب کشور تشویق کرده و نسخه بینابینی را تجویز می نمایند.

در کنار این افراد، عرصه انتخابات همیشه شاهد ظهور و بروز پدیده های انتخاباتی خاصی است که سودای سیاست در سر می پرورانند.ورزشکاران،هنرمندان،نویسندگان و گروههای صنفی دیگری که قصد موج آفرینی و پدیده سازی از خود در انتخابات را دارند.

اما با در نظر گرفتن تمامی این نوع نگرش ها با توجه به اینکه جریان حاکم بر دولت، اعتدال بوده و دولت تدبیر و امید دکتر روحانی هم با شعار “اعتدال” به قدرت رسیده است، ضلع سوم مثلث جریانهای سیاسی کشور در انتخابات مجلس دهم، اعتدالگرایان خواهند بود که تلفیقی از میانه روهای اصولگرا و اصلاح طلب خواهند بود.

این جریان با پس زدن افراد رادیکال گروههای دیگر و روی آوری به مردم مداری و واقع نگری کارنامه های کاندیداهای خود را نصب العین قرار داده و افرادی دلسوز،فعال،مردمی و اکثرا” باتحصیلات عالی را روانه انتخابات می کنند تا با برخورداری از حسن شهرت و حسن عملکردشان غالب رأی مردم را از آنِ خود کنند.جریانی که کاندیداهای آن بعد از زمان ثبت نام پرده نمایی خواهند شد.

شاید در رقابت سیاسی بین اردوگاه اصولگرایان و اصلاح طلبان،قرعه پیروزی به نام لیست شش نفره ای از اعتدال گرایان(مستقل ها) بیفتد که چهره های پررنگ و استخوانداری نظیر مسعود پزشکیان،یوسف نجفی، شکور اکبرنژاد در آن دیده می شود.

نتیجه:

بدون تردید نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ و حضور دکتر حسن روحانی در خیابان پاستور به عنوان کلیددار دولت تدبیر و امید و راستگویان، بیانگر این واقعیت است که ذائقه مردمی به دنبال حضور افرادی از جنس ایشان در مجلس دهم هستند. افرادی که می تواند در خوشبینانه ترین پیش بینی، اصلاح طلبان توانمند را اکثریت نشین پارلمان نماید لیکن با در نظر گرفتن شرایط موجود و حدود و ثغور تعریف شده و یا نشده،در صورت نبودن شرایط مطلوب برای اصلاح طلبان،اعتدالگرایان خواهند بود که راهی بهارستان خواهند شد.

اعتدالگرایانی که صبغه و ذات سیاسی اصلاح طلبیشان بر اصولگراییشان می چربد و در مقام تشخیص و انتخاب،،وزنه های سنگین قدرت سیاسی خود را درکفه ترازوی اصلاح طلبان خواهند نهاد تا سنگین تر باشد.

ازطرف دیگر از آنجایی که مبنای رأی دهی در شهرهای بزرگ که حوزه تبریز،اسکو و آذرشهر هم جزء آنهاست،رأی به لیست های انتخاباتی می باشد بنابراین مطمئنا” در مجلس دهم شاهد حضور نمایندگانی با تفکر یکسان و از یک لیست مشخص خواهیم بود.

بنا برآنچه گفته شد ترکیب نمایندگان فعلی تبریز در مجلس شورای اسلامی که اکثریت غالبشان از طیف اصولگرایان می باشند،کمترین سهم را در مجلس دهم داشته و افراد جدید با افکار جدید جایگزین آنها خواهند بود.

  • سید اسلام فیاضی (رییس مجمع فرهنگیان ایران اسلامی استان آذربایجان شرقی)