همه ما در حال حاضر شاهد پراکنده گی های رخداده در دو جناح اصلی کشور هستیم که مطمئناً این انشعابات انتخابات مجلس آینده را با اما و اگر و چالشهای غیر قابل پیشبینی بسیاری مواجه مواجه خواهد کرد٫ به گزارش مانداگارانا ، هم اکنون حدود ٫٫٫ اعتدال پرس/ همه ما در حال حاضر شاهد پراکنده […]
همه ما در حال حاضر شاهد پراکنده گی های رخداده در دو جناح اصلی کشور هستیم که مطمئناً این انشعابات انتخابات مجلس آینده را با اما و اگر و چالشهای غیر قابل پیشبینی بسیاری مواجه مواجه خواهد کرد٫ به گزارش مانداگارانا ، هم اکنون حدود ٫٫٫
اعتدال پرس/ همه ما در حال حاضر شاهد پراکنده گی های رخداده در دو جناح اصلی کشور هستیم که مطمئناً این انشعابات انتخابات مجلس آینده را با اما و اگر و چالشهای غیر قابل پیشبینی بسیاری مواجه مواجه خواهد کرد٫
هم اکنون حدود شانزده ماه تا برگزاری انتخابات مجلس آینده زمان باقی است و سعی و تلاشهای جریانهای سیاسی برای فتح کرسیهای سبز بهارستان شتاب بیشتری گرفته است ٫حال چیزیکه در این مقطع زمانی دورنمای این انتخابات را پیچیده کرده است وجود اختلافات سیاسی بین دو جناح عمده و منشعب شدن طیفهای جدید از درون آنهاست٫
در حالیکه انتظار می رفت اصلاحطلبان و اصولگرایان در این انتخابات از تمام ظرفیتها و توانایی های خود برای رسیدن به تفاهم بهره ببرند، با دامن زدن به اختلافات خودقدم در راهی نهاده اند که متاسفانه سرانجامی جز “بحران” و پیچیدهتر شدن معادلات سیاسی قدرت نخواهد داشت٫
طیف اصولگرا که با وحدت توانسته بودند مجلس هشتم و نهم وحتی دولت نهم و دهم را بهدست آورند، پس از یکپارچه شدن قدرت نتوانستند انسجام خود را حفظ بنمایند به طوری که از میانه مجلس نهم با شدت گرفتن دامنه اختلافات به دو گروه تقسیم شدند که همین منشعب شدن زمینه شکست آنان را در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ فراهم نمود٫
این رویداد در حالی رخ داد که جبهه اصلاحطلبان با تجمع زیر یک سقف و متفق شدن و البته با کمک برخی از بزرگان موفق به گرفتن دولت یازدهم شدند٫
تجربه عملی انتخابات گذشته اصولاً باید سران این جریانها را به فکر مداومت در این راهکارها میانداخت، اما متاسفانه نونهالانی که از دل این دو طیف سیاسی تولد یافته اند، چندان دل خوشی از آنها نداشته و اولویت را در کوششی که بدون حضور آنان در عرصه سیاسی باشد دانسته اند٫
با توجه به نکات ذکر شده به نظر میرسد در انتخابات آینده علاوه بر شاهد بودن رقابتهای جناحی، باید رقابتهای درونطیفی را نیز جدی تصور کنیم٫
آیتا٫٫ مصباح یزدی که در انتخابات گذشته رهبری و هدایت جبهه پایداری را برعهده داشت، ظاهراً قرار است در انتخابات مجلس بعدی راه جداگانهای را در پیش گیرد و بدون ائتلاف با اصولگرایان به صورت مستقل اعضای خود را وارد عرصه رقابتها کند٫
این تشکل سیاسی که راه خود را از فراکسیون و اصولگرایان مجزا کرده ، با عمق یافتن اختلافات خود با رئیسجمهوری سابق، محمود احمدینژاد از آثار وپیامدهای برجسته این اختلاف ها بهشمار میرود٫
چندی پیش در خبرها شنیدیم که سخنگوی جبهه پایداری مدتی پیش در یک نشست خبری شرکت کرده و با انتقاد از رییس جمهور سابق و تغییرات شخصیتی او گفت : این تشکل در انتخابات مجلس آینده از احمدینژاد حمایت نخواهد کرد و راهی جدا از او را در پیش می گیرد٫
این در حالی است که روحا٫٫ حسینیان عضو شورای مرکزی جبهه پایداری ضمن انتقاد از اظهارات سخنگوی این جبهه گفت که احمدینژاد خدمات ارزندهای انجام داده که فراموش شدنی نیست٫
همانگونه که مشاهده می کنید اعضای جبهه پایداری نیز که خود توسط جناح اصولگرا متولد شده اند ، دچار تشطط آرای شدیدی شده و و در زمان کنونی بهنظر نمیرسد بتوانند زیر یک سقف جمع شوند٫
در هر صورت این جناح که روزگاری در رسیدن به هماهنگی و تفاهم زبانزد وسرآمد طیفهای دیگر بود در حال حاضر دچار وضعیت “بحران در بحران” شده و بر سر چگونگی حضور طرفداران احمدینژاد در مجلس آینده با اختلافات شدید مواجه شده است٫
دو دستگی کلی مابین اعضای جبهه پایداری در مجلس درباره حضور سیاسی محمد احمدی نژاد در عرصه انتخابات آینده از یکطرف و باقیماندن ادامه اختلاف نظرها با فراکسیون و اصولگرایان از طرف دیگر، آینده مبهمی را پیش روی این جناح قرار داده، اما در هر صورت میتوان به این جمعبندی رسید که هم اکنون راهنمای اصلی اصولگرایان در مجلس برای مقابله با دولت اعضای همین جبهه هستند٫
پس از انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ اصولگرایان به این نتیجه رسیدند که بهجای اقدامات سلبی باید با مردم آشتی کنند و اجازه بدهند که سلایق مختلف سیاسی در کشور وجود داشته باشد و طیفهای مختلف مردم را نمایندگی کند اما این مسئله در حال حاضر شکل دیگری به خود گرفته است ٫
و اما کمی آن طرفتر اصلاحطلبان که قبل از بقیه گروهها و در واقع پیش از آنان برنامههای خود را برای مجلس آینده روکرده بودند، در امتداد راه با اافراد جوان عضو در جناحشان دچار اختلافنظرشدیدی شده که همین امر موجب انشعاب در این جریان شده و گروه تازهای پا به عرصه وجود گذاشته که خود را نسل دوم اصلاحطلبان (ندا) نام نهادهاند٫
هرچند هدف از حضور این طیف جدید حضور فعال در عرصه انتخابات آینده اعلام شده، اما به نظر میرسد دامنه اختلاف در این جریان سیاسی نیز با ورود “ندا” و نسل سوم اصلاحطلبان (نسا) در حال عمیق شدن است٫
همه ما می دانیم که سر اغاز آسیب پذیری حریان اصلاحطلبی از تعدد و عدم هماهنگی کاندیدای اصلاحطلب ریاستجمهوری در سال ۸۴ بود٫ اگر در سال ۸۴ اصلاحطلبان رویکردی مشابه انتخابات سال ۹۲ در پیش میگرفتند، قطعا شرایط به نحو دیگری رقم میخورد٫ جریان اصلاحطلبی تا قبل از سال ۸۴ مانند خونی تازه راه خود را پیدا کرده بود و به مرور زمان در زیر پوست جامعه رسوخ کرده بودکه یکسری مسائل تاکتیکی و استراتژیک در سال ۸۴ سبب دورافتادن جریان اصلاحطلبی از اهداف خود شد که در حال حاضر نیز با منشعب شدن برخی گروهها از این جناح ممکن است شاهد به وقوع پیوستن مجدد آن موضوعات باشیم٫
حال در می یابیم اگر جریان اصلاحطلبی در طول ۸سال دولت احمدینژاد در سایه بود و درجه تأثیرگذاریاش کاهش یافته بود، شاهد حماسه بزرگ ۲۴خرداد۱۳۹۲نبودیم٫ در خرداد۹۲ همه مقدمات برای استمرار جریان اصولگرایی در کشور مهیا بود٫ حتی کاندیداهای اصلی جریان اصلاحطلبی که آقایان هاشمی و خاتمی بودند از گردونه دور بودند٫ در این انتخابات فضا و تریبونهایی علیه اصلاحطلبان بهکار گرفته میشد٫ نکته راهبردی برخی اصولگرایان نیز برای تخطئه اصلاحطلبان در افکار عمومی، همسانپنداری جریان فتنه با جریان اصلاحطلبی بود٫ این بدین معنی بود که از تریبونهای مختلف جریان اصلاحطلبی را در راستای فتنه قلمداد میکردند و درصدد القای خروج اصلاحطلبان از چتر نظام بودند٫ تلقی عموم نیز این بود که کسی توان رقابت با اصولگرایان با این همه امکانات و تجهیزات لازم برای پیروزی در انتخابات را نخواهد داشت٫ آنها برای اینکه بهراحتی به مقصد برسند از حربه حذف رقیب استفاده کردند و آقایان هاشمی و خاتمی را از جاده رقابتها دور نمودند اما با یک تصمیم خردورزانه از بزرگان اصلاحات، تمامی معادلات کسانی که خود را از پیش برنده قلمداد میکردند بههم ریخت٫ در این تغییر معادله با تصمیم سرنوشتساز بزرگان اصلاحطلبی، مردم بلوغ سیاسی خود را نشان دادند و تدبیر موردنظر حاصل شد٫ انتخابات ریاستجمهوری سال۹۲ نشاندهنده زنده و پویابودن جریان اصلاحطلبی و درجه تاثیرگذاری بالای آن در سرنوشت کشور است٫
این گروه که در انتخابات دولت یازدهم جانب حسن روحانی را گرفت اکنون در آستانه انتخاباتی دیگر همانند جناح رقیب خود با اختلافاتی روبرو است که اگر چاره ای برایش نیندیشد، خروجی آن نیز چیزی جز “بحران” و در حاشیه ماندن دوباره نخواهد بود٫
در این میان دسته دولتیها نیز البته تلاشهایی را برای موفقیت خود در انتخابات آینده آغاز کردهاند که دوری از افراطی گری از موکدات آن است و مشیء اعتدال، جهتگیری اصلی آنها محسوب میشود٫ هرچند دولت رسماً دخالتی در انتخابات نخواهد کرد و باید موضع بیطرفانهای در این خصوص داشته باشد، اما بهطور غیررسمی تلاشهایی در جریان است که هدف اصلی آن پررنگ کردن اختلافات بین طرفداران احمدینژاد و حضور چهرههای خوشنام و معتدل آنها در انتخابات است٫
حال با این اوضاع که هر دو جناح عمده کشور درگیر اختلافات داخلی خود می باشند ، گروهی اعتقاد دارند با توجه به استیضاح وزیر علوم و رای ندادن مجدد مجلسیان به وزیر پیشنهادی دولت و مخالفت عمده اصولگرایان با مذاکرات هستهای، بهویژه بعد از تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران چهره دولت تدبیر و امید تعضیف شده و بهنظر نمیرسد در انتخابات آینده شانسی برای موفقیت داشته باشد٫
پس از انتخابات ریاستجمهوری، اصلاحطلبان بدون هیچگونه چشمداشت و انتظاری حمایت قاطع خود را از دولت تدبیر و امید نشان دادند و برای ورود به عرصه مدیریت هیچگونه فشاری به دولت وارد نکردند و با یک سیاست سنجیده و منطقی دست دولت را برای تشکیل کابینه و اتخاذ تصمیمات باز گذاشتند؛ کمااینکه از پذیرش مسئولیت نیز سر باز نزدند٫ این حمایتها هماکنون نیز ادامه دارد٫ آقای روحانی نیز بهخوبی به این نکته آگاهی و اشراف دارند که عقبه و پشتوانه دولت جریان تدبیر و امید جریان اصلاحطلبی قرار دارد٫ طبعا حفظ این عقبه و پشتوانه برای وی امری حیاتی تلقی میشود٫ آقای روحانی همچنین بهطور کامل به این نکته آگاهی دارد که جریان مقابل به کمتر از شکست دولت تدبیر و امید قانع نمیشود٫ اصلاحطلبان نیز تلاش میکنند از فرصت مدنی بهوجود آمده در گفتمان عقلانیت آقای روحانی در جهت تعمیق گفتمان اصلاحطلبی استفاده کنند٫ درنتیجه هم دولت به پشتوانه جریان اصلاحطلبی نیاز دارد و هم جریان اصلاحطلبی حمایت از دولت را از دغدغههای اصلی خود قلمداد میکند٫ به همین دلیل رابطه جریان اصلاحطلبی با دولت تدبیر و امید و آقای روحانی، رابطهای دوطرفه، متقابل، همراه با احترام و تعامل مثبت و سازنده است٫
اکنون باید منتظر ماند و دید تحولات آینده چگونه پیش خواهد آمد٫ آیا رخدادهای اخیر و فشار بر دولت نشانه اراده گروهی برای خارج کردن دولت تدبیر و امید از عرصه سیاست است؟ یا اینکه دوباره طرفداران دولت قادر خواهند بود مجلس بعدی را از آن خود کنند
نگارنده : شیرین کاظمی
Saturday, 1 March , 2025