با همه عصبانیتی که از شنیدن خبر ۸۸ زندانی بیمه دارم من تهور به دست گرفتن بیست لیتری بنزین را ندارم، اما تصورم این است که عدد ۸۸ و کلمه حصر میتواند به همان اندازه نگاه مدیران را به خود جلب کند. ان شاء الله اکوفارس: حقیقت را بخواهید هیچ چیز دیگر به ذهن عصبانی […]
با همه عصبانیتی که از شنیدن خبر ۸۸ زندانی بیمه دارم من تهور به دست گرفتن بیست لیتری بنزین را ندارم، اما تصورم این است که عدد ۸۸ و کلمه حصر میتواند به همان اندازه نگاه مدیران را به خود جلب کند.
اکوفارس: حقیقت را بخواهید هیچ چیز دیگر به ذهن عصبانی من نرسید تا نگاه خواننده خصوصاً تصمیمگیران و بازیگران صحنه مدیریت کشور را به این نوشته جلب کنم جز اینکه از عدد ۸۸ و کلمه حصر استفاده کنم! با عرض معذرت از همه آنهایی که به دنبال خبری یا تحلیلی از فتنه ۸۸ یا علی مطهری و… به این یادداشت نگاهی انداختهاند در همین ابتدای این نوشته آنها را به دیگر رسانهها ارجاع میدهم.
رییس ستاد دیه گفته است ۸۸ نفر که بیمهنامه شرکت توسعه را دارند اکنون در زندان هستند، چرا که این شرکت قادر به انجام تعهدات خود نیست. نمیخواهم بحث حقوقی کنم که مسئولیت بیمه مرکزی چیست یا اینکه قاضی که حکم زندان را داده چه راههای دیگری داشته است تا کسی که بیمهنامه دارد زندان نرود. قصد این را هم ندارم تاکید کنم که آنچه مسولان بیمه گفتهاند -که این زندانیان تا پایان سال از زندان آزاد میشوند- چقدر فارغالبال و بیاعتنا به وضعیت خانواده این ۸۸ نفر بوده است که حتی به یک دقیقه بازداشت این افراد راضی شدهاند. شاید اگر رییس بیمه مرکزی یک شب یا حتی یک ساعت بازداشت شود، این ماجرا به شکل دیگری و با سرعت بیشتری حل شود!
تخصص بدون درد مصداقش همین بروکراسی این روزهای صنعت بیمه کشور است. از رسانهای شدن ماجرای بیمه توسعه و زندانیان بیگناه مرتبط با آن هفتهها میگذرد و همین مقدار کافی است تا نشان دهد که بروکراسی ایران چقدر در حل بدیهیات زندگی و ضروریات حیات اجتماعی مردم فشل است و جای آن کودک بیاعتنا به مصالح شخصی خالی است که فریاد بزند این شاهنشاه ِ کاغذبازی لخت است!
سالها پیش در مشهد پدری درد کشیده که فرزندش با وجود داشتن بیمهنامه در وضعیتی مشابه در زندان بسر میبرد ۲۰ لیتری بنزین را به دست گرفت و در یکی از چهارراههای این شهر اعلام کرد که خود را خواهد سوزاند. این راهحلی بود که او با بضاعت خودش برای شکست سکوت رسانهها و تعلل مدیران در پیش گرفته بود. با همه عصبانیتی که از شنیدن خبر ۸۸ زندانی بیمه دارم من تهور به دست گرفتن بیست لیتری بنزین را ندارم، اما تصورم این است که عدد ۸۸ و کلمه حصر میتواند به همان اندازه نگاه مدیران را به خود جلب کند. ان شاء الله
آرش
تاریخ : ۱۵ - اسفند - ۱۳۹۳
سلام متاسفانه خیلی از بیمه ها علی الخصوص بیمه های خصوصی توان پرداخت تعهدات خود نیستند.
در شهر مراغه هم متاسفانه بیمه پارسیان با مدیریت ضعیف شعبه اش با کثرت مراجعه کنندگانی مواجه است که اگر تا آخر سال بیمه نتواند تعهدات دیه های محکومین را پرداخت کند بیمه گزاران به زندان خواهند رفت.
از مسولین خواهشمندیم تمامی بیمه هایی که توان پرداخت مطالبات وانجام تعهدات رو ندارند بررسی وتعطیل نماید.