وقتی سووالم را از شوهر این خانم میپرسم با لفظ حق به جانبی میگوید: تمام انسانها سلیقه مختلفی دارند و من این مانتو و پوشش را برای همسرم دوست دارم و فکر نمیکنم از نظر پوشش مشکلی داشته باشد.
معلوم نیست در جامعه ما رواج یافتن پوششهای نامتناسب تابستانی تابع کدام قانون است، آیا عرضه چنین لباسهایی باعث افزایش تقاضا میشود یا این تقاضای زنان و دختران است که موجب میشود موجی از پوشاک که با فرهنگ ایرانی و اسلامی و سبک زندگی ما در تضاد هستند وارد بازار مصرف شوند.
پایت را که از درب خانه بیرون میگذاری، صحنههای آزار دهنده شروع میشود، مانتوهای کوتاه و تنگ، شلوارهایی که از آن هم تنگ ترند. آرایشهای غلیظ و تند، کفشهایی پاشنه بلند و رنگهای شبرنگ، روسریهای کوتاه و شالهای آویزانی که با اندک حرکتی از سر، پایین میافتند و بسیار نکات دیگری که متأسفانه عدهای از دختران و زنان ما را به مانکنهای متحرک جامعه تبدیل کرده است.
هر سالی که به جلو میرویم بدحجابیها شکل و شمایل وقیحانه تری به خود میگیرند تا جایی که دیگر مانتو هم معنای خود را از دست داده است و بیشتر شبیه شنلی شده است که تنها روی شانهها آویزان است.
اگر بخواهید با آخرین مدلهای پوشاک تابستانی آشنا شوید لازم نیست جای دوری بروید در همین خیابانهای شهرمان گذری و نظری داشته باشید میبینید مانتوهای تابستانی به ظاهر در قالب مانتو اما به شدت تنگ، چسبان یا در قالب تیشرتهایی با مدلهای کوتاه، نازک و آستینهایی کوتاه، چهل تکه با عبارتهای مبهم و گاهی رکیک و نامتعارف و مستهجن نظر همه بیینندگان را به سمت خود جلب میکند.
فراوانی پوشاکهایی همچون شلوارهای چاک دار و پاره پاره و مانتوهای جلوباز و نامتعارف با زیرمانتوهایی کوتاه و عبارتهای نامتعارف پشتنویسی شده در بازار آن چنان فضای فرهنگی جامعه را ملتهب ساخته است که متولیان فرهنگی نیز نمیدانند چگونه و با چه راهکاری به این وضع سروسامان بدهند.
البته معلوم نیست متولیان فرهنگی نمیخواهند به این وضع سرو سامان بدهند یا خودشان را به بیخیالی و ندانم کاری زدهاند.
البته باید گفت بسیاری از این افراد که با این نوع پوشش بیرون میآیند نه از روی سلیقه و نیاز طبیعی این لباسها را میپوشند بلکه آنها به تبع تقلید کورکورانه از مد و فرهنگ غربی و به واسطه دیدن و تماشای برخی الگوهای نامتعارف از رسانهها به دنبال چنین پوششهای هستند.
همه این عوامل دست به دست هم میدهند تا در لایه لای مختلف جامعه شاهد پوششهای جلف، ناهنجار و نامتناسب با اصول و ارزشهای دینی و هویت اسلامی و اعتقادی کشور باشیم.
بدحجابی با مانکنهای شبرنگ
اگر تابستان سال گذشته از بدحجابی در جامعه اسلامی می گفتیم نهایت آن شالهای باریک روی سر، مانتوهای جذب و آستین کوتاه و شلوارهای تنگ بود، چند سال قبل از آن شلوارها و مانتوهای کوتاه با روسریهای کوچک و قبل تر از آن مصداق بدحجابی تنها بیرون گذاشتن موی سر به شمار میرفت.
هر سالی که به جلو می رویم بدحجابیها شکل و شمایل وقیحانه تری به خود میگیرند تا جایی که دیگر با سری به مانتوفروشی ها متوجه می شویم که باید با چیزی به نام «دکمه» در مانتوها خداحافظی کنیم، مانتو هم دیگر معنای خود را از دست داده است و بیشتر شبیه شنلی شده است که تنها روی شانه ها آویزان می شود و از روبرو چیزی به نام «مانتو» دیده نمیشود.
شلوار زنانه هم جای خود را به پوششی به نام «ساپورت» داده است پوششی که علی رغم ترجمه آن هیچ حفاظتی برای شخص مصرف کننده ندارد و حتی جذاب تر از برهنگی برای افراد است. شال و روسری هم تنها تکه پارچه ای شدهاند که وسط سر را می پوشانند و موها و گردن را جذابتر از بیحجابی به نمایش می گذارند.
امروز تجمع مدافعان حریم خانواده در حالی برگزار میشود که خیابانها و گذرگاههای کلانشهرها پر است از زنان و دخترانی که مانتوها و ساپورتهای تنگ بدن نما پوشیده و در حالی که شال و روسریهایی به سر دارند که همیشه به عقب سر میخورد در خیابانها جولان میدهند.
در این گزارش به سراغ چنین گزینههایی رفتهایم تا از زبان خود آنها علت این نوع پوششهایشان را بدانیم.
سر صحبت را با دو دختر جوان که مانتوی کوتاه و ساپورت بدن نمای مشکی پوشیده و مشغول تماشای ویترین مغازه مانتو فروشی هستند باز کرده و خود به خود صحبتها به سمت الگوهای پوشش آنها هدایت شد.
اگر مانتوی دیگری در بازار است بگو تا آن را بخریم
یکی از دختران جوان با اشاره به نوع پوشش گفت: پوشش من هیچ اشکالی ندارد نکند انتظار داری در این گرمای تابستان با کاپشن و پالتو بیرون بیایم.
وی ادامه میدهد: لباسهای تابستانی کوتاه هستند و کسی هم در این میان مقصر نیست.
دوست این دختر جوان ادامه میدهد: همه بازار پر شده است از این نوع مانتوها، اگر مانتوی دیگری در بازار است آن را به ما نشان بده تا آن را بخریم.
وی اضافه میکند: دولت به جای این که به ما بگوید چنین مانتوهایی را نپوشیم در عوض یک مانتوی جایگزین به ما معرفی کند و تولید را به آن سمت ببرد بعد بگیر و ببند راه بیاندازد.
هنرپیشهها الگوی دختران
در مرکز خرید دیگری یک مادر که پوشش چادر دارد به همراه دختر نوجوانش که وضعیت حجاب مناسبی ندارد توجهم را جلب میکند.
در ابتدا با مادر حرف زده و میپرسم که آیا خودش این نوع پوشش را برای دخترش انتخاب کرده است که میگوید: دیگر دختران نوجوان از کنترل خانوادهها بیرون شدهاند و نمیتوان حرفی به آنان گفت.
این مادر ادامه داد: البته آنها نیز مقصر نیستند وقتی در صدا و سیما میبینیم هنرپیشهها، بازیگران و هنرمندان با چنان مانتوهایی روی صحنه میروند و تشویق میشوند خب دختر نوجوان من نیز فکر میکند نوع پوشش آن هنرپیشه یک الگوی خوب برای بقیه زنان و دختران میتواند باشد بنابراین نمیتوانم او را مجاب کنم که مانتوی پوشیده تری انتخاب کند.
دیروز زنان در تیررس انتقاد از بیحجابی، امروز انگشت انتقاد به سوی مردان
متاسفانه و صد متاسفانه باید به یک حقیقت تلخ نیز اشاره کنیم. گفت وگو و مصاحبه با برخی از زنان و دختران جوان که چنین پوششهایی را انتخاب کردهاند شاید بخشی از آن به ناآگاهی و تقلید بیمنطق و بخشی مربوط به تولید و عرضه این نوع لباسها باشد اما باید گفت بخش دیگری از این نوع پوششها به مردان جامعه باز میگردد، در واقع آنها خواهان این نوع پوششها برای همسران و دختران خود بوده و آنها را به پوشیدن چنین لباسها و داشتن حجابهای نامناسب تشویق میکنند و این موضوع بسیار جای تاسف دارد.
اگر پیش از این زنان در تیررس انتقاد بودند که چرا از این نوع پوشش استفاده میکنند متاسفانه باید اکنون انگشت انتقاد و اتهام را به سوی مردان جامعه نشانه گرفت و از آنان پرسید که چه عواملی باعث شده است تا آنان دختران و همسران خود را به پوشیدن چنین لباسهایی ترغیب میکنند و در برخی موارد حتی اصرار و اجبار به این کار میکنند.
واقعیتی که در حال حاضر نباید به راحتی از کنار آن گذشت
آقا و خانم جوان به همراه یک کودک در حال عبور از پیاده رو هستند خود را به آنها رسانده و معرفی میکنم، آنها در نگاه اول کمی جا خوردهاند، وقتی موضوع گزارش را به آنها میگویم خانم جوان به شوهرش اشاره کرده و میگوید: همان قدر که من به این نوع پوشش راضی نیستم اما شوهرم اصرار به این نوع پوشش دارد و من بنا به درخواست و نظر او لباس میپوشم.
وقتی سووالم را از شوهر این خانم میپرسم با لفظ حق به جانبی میگوید: تمام انسانها سلیقه مختلفی دارند و من این مانتو و پوشش را برای همسرم دوست دارم و فکر نمیکنم از نظر پوشش مشکلی داشته باشد.
از صحبتهای حق به جانب و معترض گونه این شهروند متعجب شدهام که او حتی طرز پوشش همسرش را نه تنها مغایر با هنجارهای جامعه نمیداند بلکه او را مطابق سلیقه و خوشایند خود دانسته و از آن دفاع میکند.
مطمئنا مردان دیگری نیز هستند که همسر و دختران خود را نیز به پوشیدن لباسهای نامناسب دعوت کرده و شاید خودشان برای آنها این لباسها را نیز میخرند.
سمیه- د صاحب دو فرزند بوده و از آن خانمهایی است که به قول خودش برای راضی نگه داشتن شوهرش باید همیشه تمیز، مرتب، خوشبو، خوش پوش و شیک باشد.
او به خبرنگار فارس میگوید: من قبل از ازدواج خیلی لباسهای معمولی میپوشیدم اما بعد از ازدواج شوهرم همیشه اصرار دارد که باید به سبک و روش خانواده آنها لباس بپوشم.
او با اشاره به اینکه شوهرش همیشه اجناس مارکدار برای او میخرد، افزود: پوشیدن مانتو جلو باز با ساپورت نازک بدن نما انتخاب شوهرم است شوهرم اصلا دوست ندارد من خودم را خیلی بپوشانم او همیشه تاکید میکند که من همیشه باید خوش پوش، خوش بو ، شیک و مرتب باشم.
این خانم جوان با اشاره به اینکه دو فرزند کوچک دارد از اینکه همیشه مجبور است طبق خواسته شوهرش رفتار کند ناراحت بوده و میگوید: رسیدگی به سرو وضع بچهها گاهی اوقات اجازه نمیدهد که همیشه طبق میل شوهرم رفتار کنم و گاهی این موضوع باعث اختلاف میشود.
وی ادامه داد: خواهر شوهرها و جاری من نیز به همین سبک لباس میپوشند البته یک خواهر شوهرم به اصرار و تاکید شوهرش از این مانتوها و شالهای کوتاه میپوشد اما دو خواهر شوهر دیگرم خودشان علاقه مند به این نوع پوشش هستند.
دختر جوان دیگری که تمایلی برای ذکر نامش ندارد، اضافه میکند: امروزه نباید حجاب و پوشش را در رفتارهای زنان دنبال کرد بلکه بخش عمدهای از اینگونه رفتارها مربوط به خواستههای مردانی است که در اثر تماشای برنامههای ماهوارهای دوست دارند همسرانشان نیز مانند آنها لباس پوشیده، موهای خود را مثل آنها رنگ و مش کرده و آرایش کنند و به نظر من باید اول به مردان این موضوع را تشریح کنند.
تهیه این گزارش سختیهای خاص خود را دارد، افرادی که با آنها صحبت میکنم تمایل زیادی برای حرف زدن ندارند یا برخی از آنها تمایلی برای معرفی و گفتن اسم خود ندارند و حتی برخی از آنان احساس میکنند من خبرنگار از آنان بازجویی میکنم، البته برخی افراد نیز به راحتی مرا پذیرفته و گرم گفتوگو میشوند.
رفتار دوگانه بانوان محجبه
در این میان یکی از موارد مهمی که چند نفر از بانوان اشاره کردند رفتارهای دو گانه خانمهای محجبه است.
یکی از خانمهایی که مانتو راه راه سفید جلو باز با شلواری کوتاه پوشیده و یک زنجیر به مچ پایش بسته است به خبرنگار فارس در تبریز میگوید: الان دیگر همه خانمها تقریبا این نوع پوشش را دوست دارند حتی خانمهایی که چادری هستند نیز به اجبار چادر سر کردهاند.
وی ادامه داد: من خودم چند نفر از همین خانمهای چادری را در ادارات میشناسم که بعد از وقت اداری در بیرون، در بوستانها، تفرجگاهها مثل من لباس میپوشند و من وقتی آنها را میبینم نمیشناسم که آیا این همان خانم است.
وی اضافه کرد : آیا موضوع فرهنگی کشور ما فقط در نوع لباس پوشیدن ما خلاصه میشود؟ چرا از فرهنگ فقط به نوع پوشش ما گیر دادهاید.
دیدن صحنههایی که افراد و شهروندان نسبت به هویت و فرهنگ خود بیتوجه بوده و غوطه ور بودن در فرهنگ منحط غرب را نوعی با کلاس بودن به حساب میآورند آدم را دچار دوگانگی میکند.
آنها به گونهای از این نوع پوشش خود دفاع میکنند که انگار موضوع هنجارشکنی و هویتی برایشان معنا ندارد.
البته افرادی که ما در خیابانها میبینیم از سایر کشورها و ممالک خارجه نیامدهاند بلکه آنها خواهران و مادران همین شهرند که در همسایگی من و شما زندگی میکنند.
برخی از آنان به عمد یا به هر علت دیگری دست به چنین اقداماتی میزنند و شاید هم طرز پوشش آنان ناخواسته و از روی نا آگاهی است. مخصوصا دختران نوجوان که بر اثر تحریک دوستان به خرید و پوشش چنین لباسهایی اقدام میکنند خودشان اظهار میکنند که اطلاعی از معنا و مفهوم نوشتههای لباسشان ندارند و با بیاطلاعی مواجه هستند و صرفا به خاطر مدگرایی خواهان آنها هستند.
بیاطلاعی از معنا و مفهوم نوشتهها
سارا دختر نوجوان ۱۵ سالهای که حجاب مناسب و قابل قبولی دارد و البته عبارتی نامفهوم در پشت مانتواش دیده میشود از او در مورد این عبارت میپرسم که معنای آن را میداند و او تازه مشتاق شده است تا عبارت نوشته شده را بخواند تا ببیند اصلا میداند معنا و مفهوم آن چیست. به سختی آن عبارت را میخواند و صد البته مفهومش را نمیداند.
او میگوید: تا حالا این نوشته را نخوانده بودم و صرفا به خاطر این که از مدل مانتو خوشم آمده خریدهام.
او ادامه داد: وقتی تابستان میآید همین مانتوها در بازار به فروش میرسند و البته ما نیز به ناچار آنها را پسندیده و میخریم.
اول هنرپیشهها و بازیگران مواخذه شوند
یکی دیگر از دختران جوان نیز شبکههای تلویزیونی و هنرپیشهها را یکی از عوامل مهم در گرایش دختران و زنان جوان به این نوع مانتوها و ساپورت پوشها دانسته و میگوید: مدل مانتوی ما دقیقا مثل مانتوهای هنرپیشههای سریالهای تلویزیونی است.
وی ادامه داد: وقتی هنرپیشهها با این نوع مانتوها به روی سن رفته و همه برای آنها دست تکان میدهند چرا کسی کار به کار آنها ندارد و ایراد نمیگیرند ولی به ما که میرسد همه اعتراض میکنند.
این دختر جوان هنرپیشهها را الگوی خود دانسته و اظهار داشت: هنرپیشه ها الگوی ما جوانان هستند و ما به تبع از آنها لباس میپوشیم اگر قرار است کسی مواخذه شود ابتدا باید به آنها اعتراض شود.
بنابراین باید گفت وقتی گروههای مرجعی چون بازیگران و هنرمندان چنین پوششهایی دارند و در مجالس و محافل مختلف گاهی حتی با همان پوششها از آنها تقدیر و تجلیل میشود سپس به دنبال آن مانکنهای پشت ویترین به همان سبک خودنمایی میکنند؛ انتظاری نباید از مصرفکنندگان عامی داشت که متأثر از این الگوسازی و ولنگاری فرهنگی هستند.
عرضه یا تقاضا ، کدام یک؟
اصلا معلوم نیست در جامعه ما عرضه چنین لباسهایی باعث افزایش تقاضا میشود یا این تقاضای زنان و دختران است که موجب میشود موجی از پوشاک که با فرهنگ ایرانی و اسلامی و سبک زندگی ما در تضاد هستند وارد بازار مصرف شوند.
زنان و دخترانی که در جامعه این نوع پوشش را انتخاب میکنند از این که در بازار پوشاک گزینه دیگری برای انتخاب ندارند گلایهمند هستند و میگویند هرجا را نگاه میکنیم همه مانتوها جلو باز هستند و ما مجبور به خرید هستیم.
در عوض وقتی با فروشندگان چنین مانتوهایی نیز حرف میزنیم آنها اعلام میکنند نصف بیشتر مشتریان خواهان چنین مانتوهایی هستند و ما نیز باب میل آنها مانتو، شلوار یا ساپورت میفروشیم.
ما فقط فروشندهایم
آقای عظیمی یکی از فروشندگان مانتو در یک مرکز خرید است که دل پر دردی از این موضوع دارد.
وی با اشاره به بلاتکلیفی فروشندگان میگوید: بالاخره ما نفهمیدیم چکار باید بکنیم این مانتوها را جمع کنیم یا نه ؟ یک روز مشتری میآید و از این مانتوهای جلو باز تابستانی میخواهد یک روز مسوولان میآیند و میگویند این مانتوها را جمع کنیم.
وی افزود: اگر متولیان فرهنگی یک لباس واحد و متحد الشکل برای پوشش زنان طراحی کنند ما نیز از بلا تکلیفی راحت میشویم.
این فروشنده تبریزی اظهار داشت: ما نیز با رواج این نوع پوششهای نامتعارف در خیابانها مخالفیم ولی ما فقط فروشندهایم، نهادهای نظارتی باید به این وضع سروسامان بدهند.
یکی دیگر از فروشندگان نیز رواج این نوع پوشش را تبلیغات و روشهای دشمنان اعلام کرد و گفت: رواج این مانتوها برنامه تبلیغاتی دشمنان است ولی خانمها به خاطر حفظ عفت و حیای خود از این مانتوها استفاده نکنند.
این فروشنده تبریزی ادامه داد: من تحت هیچ شرایطی از این مانتوها نمیفروشم.
دعوای مادران و دختران برای خرید مانتو
آقای سهرابی هم جزو فروشندگان مانتوهای مختلف در بازار است، وقتی از او می پرسم مشتری کدام مانتوها در تابستان بیشتر است، میگوید: تقریبا همه مانتوها به فروش میرسد و البته سلیقه هر کسی متفاوت است.
وی اکثر مشتریانی که خواهان این نوع مانتوها هستند را دختران نوجوان اعلام کرده و میگوید: آنها به اقتضای سنشان که نیاز به دیده شدن دارند سراغ این مدل مانتوها میآیند.
وی با اشاره به مشتریان خود میگوید: ما هر روز شاهد دعواهای مادران و دخترانی هستیم که دختران اصرار به خرید این مدل مانتوها دارند و مادران نیز از خرید امتناع میکنند.
اما در مقابل پدران و مادرانی نیز هستند که برای فرزندانشان دنبال مانتوهای آستین کوتاه هستند.
این فروشنده تبریزی ضعف نظارت بر محصولات عرضه شده در بازار پوشاک را یکی از نقصهای عمده دستگاهها و متولیان فرهنگی دانسته و میگوید: جلوگیری از این نوع رفتارها و پوششها باید به صورت ریشهای حل شود و با برنامههای موقت و کوتاه مدت به جواب نخواهیم رسید.
نباید فراموش کرد تضعیف و فروپاشی بنیان خانواده، افزایش آسیبهای اجتماعی، کاهش اعتماد خانوادهها به دختران و زنان، افزایش تجاوزهای جنسی، بیبندوباریهای اجتماعی و بهتبع آن افزایش طلاق و اعتیاد و ناهنجاریهای اجتماعی در جامعه از عواقب جبران نشدنی رعایت نکردن حریم عفت و پوشش در جامعه توسط زنان و دختران است.
موضوع حجاب و بدحجابی هر ازگاهی و به مناسبتی موضوع روز میشود و بحثهای داغی به همراه میآورد که با گذشت زمان دوباره فراموش میشود. تابستان و فصل گرما همواره بازار بحث بدحجابی را داغتر میکند. آنچه در این سالها تقریباً برای همه روشن شده این نکته است که کارهای مقطعی همیشه با شکست مواجه میشود. و برخوردهایی که در این سالها با مسئله حجاب صورت گرفته اغلب تدابیر و تصمیمهایی مقطعی بودهاند. و این ابتدای ماجرای تمامناشدنی حجاب در ایران است.
برای ترویج فرهنگ عفاف و رفع معضل بدحجابى، فرهنگسازی بیشترین طرفدار را دارد؛ بنابراین باید کار فرهنگی کرد که صد البته پیش قراولان این حرکت، دستگاههای فرهنگیاند و سایر نهادهای اجتماعی هم در این مورد باید کمک کنند.
در واقع ما باید مراقب باشیم و به خود و یکدیگر تذکر دهیم. به این ترتیب اولین جایی که باید عفت، حجاب و حیا نهادینه شود، خانواده است؛ به شرطی که تمامی پدران و مادران دلیل پوشیده بودن را برای فرزندان خود توضیح دهیم.
عدهای با برنامه ریزی دقیق، مدل یا مدلهایی از لباس را تبدیل به الگو میکنند و مدام در برنامههای ماهوارهای خود از آن استفاده میکنند، بخشی از این لباسها به شکل قاچاق وارد کشور ما میشود و بخشی دیگر دانسته یا ندانسته توسط تولیدکنندگان داخلی کپی برداری و تولید می شود، مدل ها به مغازه ها و بازار فروش راه می یابند عده ای آنها را بر تن می کنند و در شهر جولان می دهند و بعد از مدتی مثل یک ویروس واگیردار با قیمتی ارزان تر از پوشش اسلامی همه جا را فرا می گیرند و مثلاً «مد روز» می شوند تا حدی که دیگر پیدا کردن یک لباس اسلامی کیمیا می شود و این موج، تلاش می کند سبک ترها را با خود ببرد.
سخن پایانی
کوتاه سخن اینکه در هشدارها و فرمودههای مقام معظم رهبری شاخصها نشان داده شده است. در دین ما راه حل ها و شاخصه ها روشن بیان شده است. ولی ما راه حل های دینی را غریب کرده ایم. از نگاه دین در ترویج و پیاده سازی تفکرات دینی در جامعه، همه مسئول هستند.
کوتاه سخن آنکه: تنوع گرایی و تحول در پوشش خوب است، نوگرایی زیباست به شرط ان که متأثر از فرهنگ وارداتی غرب، به عنوان قبله نمای مُدگرایی نباشد.
گزارش از معصومه درخشان
Monday, 24 February , 2025