در شرایطی که مدارس با کمبود امکانات و سرانه ناچیز دانش‌آموزی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، افزایش سفرهای خارجی مدیران آموزش‌وپرورش با هیئت‌های همراه، این سؤال را جدی‌تر می‌کند که اولویت هزینه‌کرد منابع، مدرسه است یا مأموریت‌هایی با خروجی نامشخص؟

در حالی‌ که مدارس با کمبود امکانات، فرسودگی فضاها و محدودیت بودجه دست‌وپنجه نرم می‌کنند، افزایش سفرهای خارجی مدیران آموزش‌وپرورش با تیم‌های همراه متعدد، پرسشی بنیادین را ایجاد کرده است: این سفرها دقیقاً چه مشکلی از آموزش کشور حل می‌کندمعاون پرورشی اعلام کرده است که سرانه فرهنگی و تربیتی هر دانش‌آموز، در صورت تخصیص کامل، تنها ۳۰ هزار تومان خواهد بود؛ رقمی ناچیز که حتی یک فعالیت ساده را تأمین نمی‌کند. چگونه در همین شرایط، مأموریت‌های خارجی بدون ضرورت روشن انجام می‌شود؟

توجیه همیشگی، «پرداخت هزینه‌ها توسط میزبان» است، اما بخش قابل‌توجهی از مخارج—از جمله پاداش مأمور _مستقیماً از بودجه آموزش‌وپرورش پرداخت می‌شود. بودجه‌ای که باید خرج مدرسه و دانش‌آموز شود، نه سیاحت اداری.مشکل فقط سفر نیست؛ ترکیب همراهان است. حضور افرادی با نقش نامشخص، بدون تخصص مرتبط و بدون ارائه گزارش پس از بازگشت، این مأموریت‌ها را از سطح «دیپلماسی آموزشی» خارج کرده و به «امتیاز مدیریتی» تبدیل کرده است.

آموزش‌وپرورش باید پاسخ دهد: خروجی این سفرها چیست؟ کدام گره از آموزش کشور باز شده؟تا زمانی که شفافیت برقرار نشود و اولویت‌ها اصلاح نگردد، سفرهای خارجی چیزی جز نماد نابرابری در هزینه‌کرد منابع و فاصله مدیریتی با واقعیت مدارس نخواهد بود.!

کاظمی و بعد از او فرهادی امانت داری هستند که باید بیش از این مراقبت از منابع را در دستور کار خود قرار دهند .شتاب گرفتن اینگونه سفرهای خارجی غیر ضروری با هیئت همراه غیر ضروری تر بار دیگر این نگرانی را بیشتر می‌کند که منتفع در آموزش و پرورش مدیران خواهند بود نه دانش آموزان آنهایی که هیچ جوره رضایت نخواهند داد خود را از دایره قدرت به بهانه خدمت دور کنند.

✍مهدی آزموده