بعد از بحران، افراد ممکن است با افکار خودکار منفی، مانند “من هرگز خوب نخواهم شد” یا “زندگی من تمام شده است” مواجه شوند. بازسازی شناختی به آنها کمک می‌کند تا این افکار را شناسایی کرده و با افکار مثبت‌تر و واقع‌بینانه‌تر جایگزین کنند. 

 اعتدال آذربایجان؛ یادداشت

بازسازی شناختی (Cognitive Restructuring) بعد از بحران، یک فرایند روان‌درمانی است که به افراد کمک می‌کند تا افکار منفی و تحریف‌شده‌ای که پس از یک رویداد آسیب‌زا در ذهنشان ایجاد شده‌اند را شناسایی و با افکار منطقی‌تر و واقع‌بینانه‌تر جایگزین کنند. این فرایند معمولاً بخشی از درمان شناختی رفتاری (CBT) است و در مقالات روانشناسی به عنوان یک تکنیک مؤثر برای کمک به افراد در مدیریت علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و سایر اختلالات مرتبط با تروما توصیه می‌شود.

*چرا بازسازی شناختی بعد از بحران مهم است؟*

کاهش افکار و احساسات منفی:

بعد از بحران، افراد ممکن است با افکار خودکار منفی، مانند “من هرگز خوب نخواهم شد” یا “زندگی من تمام شده است” مواجه شوند. بازسازی شناختی به آنها کمک می‌کند تا این افکار را شناسایی کرده و با افکار مثبت‌تر و واقع‌بینانه‌تر جایگزین کنند.

*افزایش احساس کنترل*:

بحران‌ها اغلب احساس از دست دادن کنترل بر زندگی را به همراه دارند. بازسازی شناختی با کمک به افراد برای تغییر الگوهای فکری و درک موقعیت‌ها به شیوه‌ای متفاوت، می‌تواند به آنها در بازیابی حس کنترل کمک کند.

*بهبود عملکرد در زندگی روزمره*:

با تغییر افکار منفی و افزایش احساس کنترل، افراد می‌توانند در زندگی روزمره خود بهتر عمل کنند و در موقعیت‌های چالش‌برانگیز، پاسخ‌های مؤثرتری نشان دهند.

*کاهش علائم اختلالات روانی*:

بازسازی شناختی به عنوان بخشی از درمان اختلال استرس پس از سانحه و سایر اختلالات مرتبط با تروما، می‌تواند به کاهش علائمی مانند اضطراب، افسردگی و اختلالات خواب کمک کند.

❌*مراحل بازسازی شناختی*:

۱. شناسایی افکار منفی:

در این مرحله، فرد باید افکار و باورهایی که پس از بحران در ذهن او ایجاد شده‌اند را شناسایی کند.

۲. ارزیابی و بررسی افکار:

در این مرحله، فرد باید این افکار را از نظر منطقی و واقع‌بینانه بودن بررسی کند و به دنبال شواهد تأیید‌کننده یا رد‌کننده آنها بگردد.

۳. به چالش کشیدن افکار منفی:

فرد باید با استفاده از روش‌هایی مانند پرسش سقراطی، افکار منفی خود را به چالش بکشد و به دنبال شواهدی بگردد که نشان می‌دهند این افکار درست نیستند.

۴. ایجاد و جایگزینی افکار مثبت:

در این مرحله، فرد باید افکار مثبت و واقع‌بینانه‌تری را جایگزین افکار منفی کند.

۵. تمرین و تکرار:

بازسازی شناختی یک فرایند تدریجی است و نیاز به تمرین و تکرار دارد تا افکار مثبت در ذهن فرد نهادینه شوند.

۶. ارزیابی مجدد و نظارت بر پیشرفت:

در نهایت، فرد باید به طور مداوم پیشرفت خود را ارزیابی کند و در صورت نیاز، به تنظیم و تعدیل افکار خود بپردازد.

نکات مهم:

🆘بازسازی شناختی یک فرایند شخصی و فردی است و ممکن است نیاز به زمان و تلاش داشته باشد.

استفاده از تکنیک های روانشناسی مانند مدیتیشن و تمرین‌های تنفسی می‌تواند به فرد در این فرایند کمک کند.

✅در صورت نیاز، مراجعه به یک متخصص بهداشت روان می‌تواند به فرد در انجام موفقیت‌آمیز بازسازی شناختی کمک کند.