سونامی اصلاح‌طلبان برای ورود به بهارستان

بسیار شنیده شده که اصلاح‌طلبان رمز پیروزی خود را وحدت می‌دانند و می‌گویند در این مسیر در حال تلاش هستند و جلسات زیادی برای نیل به این هدف برگزار می‌کنند که بسیار مناسب است پس چرا هر چند روز یک‌بار گروهی از افرادی که در جلسات حضور دارند بر طبل لیست مجزا با حضور افراد نزدیک به گروه خود می زنند.
0 لیست‌های رنگارنگ، اسامی مشترک، لبخند رضایت بر لب های افرادی که نامشان در لیست‌ها هست و… . همه و همه هیچ کمکی به پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس نخواهد کرد و در عوض شاید درصدی بر احتمال شکست آنها بیفزاید. بسیار شنیده شده که اصلاح‌طلبان رمز پیروزی خود را وحدت می‌دانند و می‌گویند در این مسیر در حال تلاش هستند و جلسات زیادی برای نیل به این هدف برگزار می‌کنند که بسیار مناسب است پس چرا هر چند روز یک‌بار گروهی از افرادی که در جلسات حضور دارند بر طبل لیست مجزا با حضور افراد نزدیک به گروه خود می زنند.

چرا چند لیست؟
درباره اینکه چرا امکان دارد در زمان برگزاری انتخابات چند لیست به نام اصلاحات یا اعتدال ارائه شود چند موضوع مطرح می‌شود. نخست این که برخی از اصلاح‌طلبان معتقد به رد صلاحیت گسترده همطیفان خود هستند و می‌گویند با ارائه چند لیست در نهایت تعدادی از هر لیست باقی خواهند ماند و حامیان آنها نیازی به انتخاب از میان کاندیداهای موجود ندارند بلکه به تایید‌شدگان از هر لیست رای خواهند داد که این دلیل قابل تایید نیست و به مثابه خودکشی سیاسی است؛ چرا که تصور می‌شود تعامل اصلاح‌طلبان با نهادهای نظارتی متفاوت از قبل است و این جریان سیاسی می‌داند در موضوع بررسی صلاحیت‌ها خودش باید از معرفی افرادی پرهیز کند که می‌داند مورد تایید قرار نمی‌گیرند. شورای نگهبان هم در این دوره از انتخابات فضایی را گشوده تا اصلاح‌طلبان با اعضای این نهاد رایزنی کرده و بتوانند دغدغه‌های خود را گفته و از دیدگاه شورای نگهبان مطلع شوند بنابراین پیش‌بینی ردصلاحیت اعضا و ارائه چند لیست به این منظور قابل پذیرش نیست. خبرآنلاین نیز در این باره نوشت: «شورای نگهبان در برابر این فرایند که اجرای آن توسط تندروهای اصلاح‌طلب متصور است، دو راه در پیش رو خواهد داشت: یا مقهور فضای ناشی از تکثر نامزدها خواهد شد (که فرضی بعید است) یا صلاحیت تعداد زیادی را احراز نخواهد کرد (که فرضی واقعی‌تر است) . به نظر می‌رسد در هر دو حالت، توپ در زمین نهاد نظارتی است و فرصت فضاسازی برای تندروهای اصلاح‌طلب فراهم خواهد شد.» از سوی دیگر باید در نظر داشت اگر شورای نگهبان تعداد زیادی از اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت نکرد آن زمان باید به کاندیداهای موجود در چند لیست چه گفت و آیا باید از آنها خواست که انصراف دهند یا اینکه در انتخابات حاضر شوند تا تعداد آرای اصلاح‌طلبان پخش شده و اقبالشان برای ورود به مجلس کاهش یابد؟

سونامی اصلاح‌طلبان برای ورود به بهارستان
یک دلیل دیگر که عنوان می‌شود سونامی ثبت‌نام اصلاح‌طلبان برای مجلس دهم است یعنی بسیاری از فعالان سیاسی در استان‌های مختلف که دارای محبوبیت و مقبولیت در آن استان هستند تمایل دارند از تهران به مجلس ورود داشته و میزان مقبولیت خود را در پایتخت بسنجند که همین موضوع دست تصمیم‌گیران اصلی در تهیه لیست را می بندد چرا که از یک سو نمی‌خواهند نیروهای غیرتهرانی که بسیار معتبرند را از دست دهند و از سویی لیست اصلاح‌طلبان گنجایش ۳۰ نام را دارد؛ بنابراین شاید پیشنهاد لیست دوم مطرح شود که آنها هم در لیست قرار بگیرند.

اشتراکات بر افتراقات بچربد
اما دلیل مهم‌تری که امکان دارد به واسطه آن لیست‌هایی غیر لیست اصلی ارائه شود تفاوت دیدگاه‌های جزئی است که برای نمونه می‌توان به حامیان دولت اشاره کرد. آنها نقاط مشترک فکری و رفتاری زیادی با اصلاح‌طلبان دارند و همراهی آنها سبب حماسه ۲۴ خرداد ۹۲ شد اما برای انتخابات مجلس که افراد بیشتری در لیست هستند مولفه‌های دیگری برای همراهی در نظر گرفته خواهد شد که به واسطه آن بخشی از جمع متحد جدا می‌شوند و به سمتی می‌روند که احتمال می‌دهند با ارائه لیست مجزا شانس حضورشان در مجلس افزایش می‌یابد که به نظر می‌رسد تصور درستی نیست و شرایط زمانی اقبال به لیست حامیان دولت بدون اصلاحات را تایید نمی‌کند. از سوی دیگر حامیان دولت تصور نکنند بواسطه اینکه حامی دولت هستند می‌توانند رای جمع کنند چون درباره آنها شرایط سخت‌تر از گروه‌های دیگر است بدین معنا که جامعه عملکرد دولت را می‌سنجد، وعده‌های دولت را بازخوانی می‌کند و این سوال را مطرح می‌کند که چرا بخشی از وعده‌ها محقق نشده است؟ و این مولفه به‌طور حتم بر رای آنها به کاندیداهای حامی دولت تاثیرگذار است.

اشتباه نکنید؛ ۹۴ دیگر ۷۶ نیست
نباید پیروزی اصلاح‌طلبان در مجلس ششم را با مجلس دهم و همچنین دولت هفتم را با دولت یازدهم مقایسه کرد. در آن برهه هنوز نامی از اصلاحات نبود و نیروهای آن دوران به نام چپ شناخته می‌شدند و ریشه آنها در راست آن زمان تعریف می‌شد مانند مجمع روحانیون که از جامعه روحانیت جدا شد بنابراین بخشی از جامعه که در سال۷۶ به رئیس‌دولت اصلاحات رای دادند رای‌شان به چپ یا اصلاح‌طلبان نبود بلکه رای آنها به یک روحانی روشنفکر بود که چپ‌های آن زمان از او حمایت می‌کردند و راه یافتگان به مجلس ششم هم اگر چه نام اصلاح‌طلب داشتند اما این پیروزی ناشی از جو ایجاد شده در دوم خرداد ۷۶ بود و اینکه جریان جدیدی به نام اصلاح‌طلب در سپهر سیاسی کشور متولد شده است اما اکنون آن فضای هیجانی وجود ندارد و اگرهم وجود داشته باشد محدود است پس نباید به اعتبار پیروزی در ۲۴ خرداد ۹۲ دل به رای بالای جامعه بست. از سوی دیگر اصلاحات همیشه از چند لیستی یا چند کاندیدایی ضربه خورده است چنانکه در سال ۸۴ در خاطر همگان هست که معرفی چند کاندیدا از سوی جناح اصلاحات منتج به پیروزی احمدی‌نژاد شد و اگر در آن زمان منیت‌ها کمرنگ و همه اصلاح‌طلبان به یک کاندیدای واحد می‌رسیدند شاید سرنوشت کشور به نحو دیگری رقم می‌خورد اما از آنجا که چند نفر تمایل داشتند بر کرسی ریاست‌جمهوری بنشینند نتوانستند این کرسی را به نام اصلاحات حفظ کنند و آیت‌ا… هاشمی که از نتیجه این چند کاندیدایی اصلاح‌طلبان آگاه بود خود به عرصه آمد که همگان به نتیجه آن انتخابات آگاه هستند.

عدول از شعار اصلاحات؛ ممنوع!
اصلی‌ترین شعار اصلاحات تحقق خواست ملت است و نمی‌توان از این شعار عدول کرد. در هر انتخاباتی اینگونه است که مردم در زمان انتخاب کاندیداهای خود به آنچه انتظار دارند پس از انتخابات محقق شود توجه می‌کنند که آن را در دل شعارهای جریانات حاضر در عرصه می‌جویند. تا به امروز اصلاح‌طلبان بیش از اصولگرایان توانسته‌اند اعتماد مردمی را در پس تحقق شعارهایشان محقق کنند و با ارائه چند لیست و شعارهای گوناگون نخستین مولفه که آسیب‌پذیر خواهد شد همین اعتماد عمومی است. اگر افرادی که درصدد کاندیداتوری هستند به شعار اصلاحات مبنی بر اینکه اصل برآورده کردن خواست ملت است، پایبند هستند بنابراین باید از خودخواهی و اشتیاقشان برای صرف حضور در مجلس بکاهند و اجازه دهند لیستی تنظیم و ارائه شود که درصد بالایی از تایید را شامل می‌شود و افراد متخصص باشند تا همزمان هم خواست ملت برآورده شود و هم اتحاد و ایثار اصلاح‌طلبان به عنوان حماسه‌ای دیگر در کارنامه‌شان ثبت شود.

منبع : روزنامه آرمان