مرگ سه نفر طی یک هفته اخیر به سبب خطای پزشکی در تبریز، نگرانی و موج اعتراض شدید در افکار عمومی به وجود آورده است.

مرگ ۲ نفر و فلج شدن یک دختر طی یک هفته اخیر به سبب خطای پزشکی در تبریز، نگرانی و موج اعتراض شدید در افکار عمومی به وجود آورده است.
پرستار بیمارستان پزشک به گزارش اعتدال آذربایجان(اعتدال پرس)، این روزها خبرهای بسیار تلخ از حوزه پزشکی در تبریز جایی که قرار بود قطب توریسم سلامت منطقه شود، به گوش می رسد. جامعه ای که این روزها برخی از پزشکانش به جای نجات جان انسان ها، با بی مسئولیتی خود جان انسان ها را به خطر می اندازند، آیا بی مسئولیتی یا نداشتن تخصص کافی و یا داروهای تقلبی چینی علت مرگ بیماران است؟
اولین خبر تلخ مربوط به مرگ دختر جوان در حین عمل جراحی بینی در تبریز بود که با گذشت چند روز هنوز از سوی مسئولین دانشگاه علوم پزشکی تبریز توضیحی در این باره ارائه نشده است. حادثه دوم خبر مربوط به فلج شدن دختری ۱۱ ساله بر اثر تزریق نامناسب پنی سیلین بود . در این باره نیز هنوز توضیحی از سوی علوم پزشکی تبریز داده نشده است. و اما خبر تکان دهنده سوم، مرگ بسیار تلخ دختری ۸ ساله بازهم در تبریز بود که بازهم با سکوت مسئولین علوم پزشکی تبریز همراه شده است.

گزارش اعتدال آذربایجان(اعتدال پرس) حاکی است، پایگاه خبری آناج، در همین خصوص اقدام به تهیه گزارشی از مرگ دختر ۸ ساله تبریز نموده است که در زیر عینا می آید:

در روزهای کسالت و بیماری تنها امید به دست های درمانگر پزشک است که بیمار را به بالین کسانی می فرستد که می توانند حیات و ممات را برایش رقم بزنند. کسانی که برای سلامت جان مردم قسم می خورند و گاه با بی تدبیری و سهل انگاری داغ عزیز را به دل خانواده ای می گذارند.

هنوز دو روز از خبر فلج شدن دختربچه ی ۱۱ ساله بر اثر خطای پرستاری که قبل از تست پنی سیلین را تزریق کرده بود، نمی گذرد که باز هم خبری دیگر از این دست در رسانه ها پیچید؛ این بار دختربچه ی ۸ ساله به اسم آیدا که تنها فرزند خانواده و مأمن تنهایی های مادر بود بر اثر خطای پزشکی راهی خانه ی ابدی شد. نوگلی که نشکفته؛ پر پر شد

نجفیان پدر آیدا در گفت‌وگو با خبرنگار گروه اجتماعی آناج در شرح ماجرای فوت دختر هشت ساله اش، بیان داشت: تنها فرزندم آیدا در ۱۹ بهمن ماه سال جاری دچار سرماخوردگی شدید شد، تب شدید و سرفه هایش منجر به این شد که او را به مطب پزشکی در نزدیکی مصلی امام خمینی (ره) ببریم.

وی ادامه داد: پزشک پس از معاینه آیدا گفت که فعلا دارو تجویز می کنم و اگر بهبودی حاصل نشد باید عملش کنیم.

نجفیان ادامه داد: من از گفته پزشک تعجب کردم بعد دو آمپول پنی سیلین با دو شربت برای دخترم نسخه نوشت، داروها را از داروخانه ای جلوی مطب گرفتم و بعد دخترم را به کلینیک ستایش در همان نزدیکی بردم، وقتی خواستند آمپول پنی سیلین بزنند، گفتیم که تست کنید چرا که قبلا به دخترم پنی سیلین تزریق نکرده بودند.

وی تاکید کرد: در آن کلینیک گفتند ما نمیتوانیم تست کنیم چون متخصص نداریم، باید فرزندتان را به بیمارستان کودکان ببرید؛ روز ۲۰ بهمن آیدا همراه مادرش به کلینیک غریب مراجعه کرده بودند و زمانی که پرستار قصد تزریق پنی سیلین را داشت مادر آیدا گفته بود که دختر من قبلا پنی سیلین تزریق نکرده است لطفا قبل از تزریق تست کنید، پرستار هم در پاسخ گفته بود “بنده ۱۰ سال است کارم همین است، برای بچه های زیر ۱۴ سال تست انجام نمی شود. شما نزد بیمارتان بمانید اگر مشکلی پیش آمد خبرم کنید.” اما بعد از تزریق آمپول به آیدا، دستان آیدا مثل یخ سرد شد و گفته بود مامان دارم خفه می شوم؛ وقتی پرستار را صدا کردیم گفت که طبیعی است و چیزی نیست.

نجفیان ادامه داد: وقتی آیدا با مادرش به خانه برگشته بود همچنان احساس خفگی کرده و همه جای بدنش سرد شده بود، ساعت چهار عصر همان روز آیدا را به مطب همان دکتری بردیم که برایش آمپول تجویز کرده بود. وقتی از وضعیت آیدا به دکتر گفتیم، دکتر عصبانی شد و گفت که “شما با این شعور کمتان به نسخه بنده ایراد می گیرید”، بعد از آن دکتر یک آمپول بتامتازون تجویز کرد، که بعد از آن نیز وضعیت دخترم بدتر شد.

پدر آیدا با ناراحتی گفت: آیدا را ساعت هشت عصر به بیمارستان کودکان بردیم، یک ساعت طول کشید تا فرزندم را پذیرش کنند. پس از انجام آزمایش های مختلف ساعت ۳ بامداد روز ۲۱ بهمن به این نتیجه رسیدند که وضعیا آیدا اضطراری است. اما از آنجایی که در بخش جایی نداشتند گفتند آیدا را ببرید در خانه بستری کنید.

وی افزود: شب وقتی به خانه رسیدیم، بعد از یک ربع، آیدا وضعیتش بدتر شد. جالب است زمانی که با اورژانس تماس گرفتیم به ما گفتند به خاطر یک بچه نمی توانیم آمبولانس اعزام کنیم، خودتان ببرید. ساعت ۴ و نیم صبح آیدا را به بیمارستان بهبود بردیم. دکتر کشیک تشخیص سنگ کلیه داد و گفت که بچه را فورا به بیمارستان کودکان برسانید.

نجفیان که دیگر اشک های مداومش امان صحبت نمی داد، اظهار کرد: در بیمارستان کودکان خانم دکتر کشیک آیدا را معاینه کرد و تشخیص داد که دخترم بیخود بهانه می گیرد و از سلامت کامل برخوردار است. مجبور شدم برای اینکه متوجهشان کنم حال دخترم خوب نیست داد و بیداد راه بیندازم. دعواهایم نتیجه داد و آیدا را بستری کردند تا اینکه ساعت ۹ و نیم صبح روز ۲۲ بهمن از هوش رفت.

وی ادامه داد: فشار خونش ۵ و نیم شده بود ضربان قلبش به شدت بالا می رفت؛ تنفس مصنوعی دادند و بعد از مدتی گفتند هوشیاری اش بالاست و حالش بهتر شده است، تا اینکه ساعت ۱۱ و نیم شب جنازه اش را تحویلمان دادند.

پدر آیدا بیان داشت: بی مسئولیتی و سهل انگاری عده ای پزشک و پرستار تنها فرزندم را از من گرفت و داغ دختر هشت ساله را بر جان مادرش گذاشت؛ وقتی خواستم از آنها شکایت کنم، گفتند که اگر شکایت کنی جنازه بچه ات را پزشکی قانونی برای یافتن دلیل مرگ، تکه تکه می کند من هم ناگریز از شکایت کردن منصرف شدم.

 وی ادامه داد: اکنون با اینکه شکایت کرده ام ولی هیچ کس به پرونده شکایت بنده رسیدگی نمی کند و وقتی مراجعه کردم گفتند که چند ماهی طول می کشد تا پرونده را بررسی کنند و جواب دهند. حالا خودم وکیل گرفته ام، با این حال اگر شکایت فایده ای ندارد، دیگر بچه ای ندارم و آیدای من زنده نیست و مادرش هر روز بیشتر از دیروز افسرده می شود. چند باری به دنبال پرونده آیدا رفته ام گفتند که مرگ آیدا را رسانه ای نکن و تهدیدم کردند اما دیگر چیزی ندارم که از دست بدهم.

چطور ممکن است در شهری چون تبریز که مرکز توریسم درمانی محسوب می شود و به پزشک و متخصصان حاذق معروف است چنین خطاهایی رخ دهد، چرا باید پزشکانی که برای نجات جان یک انسان قسم می خوردند، آنقدر در قبال به خطر افتادن جان کودکی بی تفاوت باشند.

آیا پزشکان و کادر درمانی مراکز پزشکی ما از تخصص کافی برخوردار نیستند، آیا پزشکان و پرستاران به وظیفه و سوگند خود مبنی بر نجات جان انسان ها آگاه نیستند، یا اینکه پای داروهای تقلبی چینی در میان است؟

وقت آن نرسیده که مسئولین ذی ربط نسبت به این خبرها پاسخگو باشند تا بلکه برای اذهان عمومی مشخص شود که مقصر کیست..