اعتدال پرس/دیروز “باغ شهر تبریز” امروز “دریاچه ارومیه” و فردا “ارسباران” و… . آلودگی هوای شهر تبریز بخاطر صنایع آلاینده و نیروگاههای اطراف آن، خشکیدن دریاچه ارومیه و منابع زیرزمینی آب استان، فعالیت صنعت آلاینده مس و جاده سازی و ویلاسازی در جنگلهای ارسباران؛ این وضعیت ناخوش محیط زیست آذربایجان شرقی است که هر روز […]
اعتدال پرس/دیروز “باغ شهر تبریز” امروز “دریاچه ارومیه” و فردا “ارسباران” و… .
آلودگی هوای شهر تبریز بخاطر صنایع آلاینده و نیروگاههای اطراف آن، خشکیدن دریاچه ارومیه و منابع زیرزمینی آب استان، فعالیت صنعت آلاینده مس و جاده سازی و ویلاسازی در جنگلهای ارسباران؛ این وضعیت ناخوش محیط زیست آذربایجان شرقی است که هر روز بدتر از دیروز، زندگی سالم را در این استان تهدید می کند.
تخریب، استفاده نامناسب، خشکسالی و در راس همه آنها مدیریت ضعیف و غیر موثر، از عوامل اصلی تهدیدهای زیست محیطی در استان می باشد تا جائیکه شاید فردا دیگر محیطی قابل تحمل برای زندگی مردم باقی نماند.
هفته محیط زیست بهانه ای شد تا ناهنجاری ها و مخاطرات زیست محیطی در استان را در بوته نقد و بررسی جدی قرار داده و سازمان محیط زیست، بجای ارائه گزارش عملکردهای آنچنانی و برگزاری مراسمات بی ثمر، به تحرک و پویایی جدی دعوت شود.
گزارشی که در زیر می خوانید، نگاهی دارد به وضعیت پرخطر محیط زیست استان آذربایجان شرقی که سعی دارد گوشه ای از این نگرانی ها را به رشته تحریر درآورده و توجه مسئولان ذیربط و مردم را برای چاره جویی عاجل در این خصوص جلب کند:
آذربایجان شرقی با وجود اینکه از لحاظ وسعت یازدهمین استان کشور است، از نظر جمعیت در رتبه ششم قرار دارد که همین امر اتخاذ تدابیر مشخص و قاطع برای حفاظت از محیط زیست استان به عنوان بستر اصلی حیات نسل های آینده را ضروری می سازد.
بر اساس آمار منتشر شده آذربایجان شرقی با ۴۵ هزار و ۴۹۱ کیلومتر مربع وسعت افزون بر سه میلیون و ۷۰۰ هزار نفر را در دل خوی جای داده است که این وضعیت دال بر تراکم بالای جمعیت در استان و ضرورت تلاش حداکثری برای صیانت از محیط زیست جهت انتقال آن به نسل های آینده می باشد.
اهمیت حفاظت از محیط زیست به عنوان بستر اصلی ادامه بقا نسل های آینده جامعه ایرانی به حدی است که در اصل پنجاهم قانون اساسی تصریح شده است ‘در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل های بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی می گردد. از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند ، ممنوع است.’
تامل در این اصل قانونی نشان از جایگاه ویژه محیط زیست در ساختار برنامه ریزی ها و تصمیم سازی های نظام اسلامی حاکم بر کشورمان دارد و مبین واقعیتی به نام لزوم تلاش همگانی برای حفظ این میراث خدادادی برای نسل های آینده است.
بدیهی است که آذربایجان شرقی به دلیل تنوع زیست محیطی آن از یک سو و ناهمخوانی جمعیت با وسعت خاک از سوی دیگر با حساسیت های مضاعفی در زمینه صیانت از محیط زیست به مثابه حوزه حساس متاثر از هر گونه مداخلات انسانی مواجه است.
هر چند بنا بر اعلام مسوولان نهادهای ذیربط، آذربایجان شرقی در حوزه حفاظت از محیط زیست به تاسی از وضعیت حاکم بر کل این حوزه در سطح کشور با چالش های متعددی مواجه است، اما به نظر می رسد که مشکل بنیادی محیط زیست استان با موضوعی به نام ‘استفاده بی رویه از منابع’ گره خورده است.
از این منظر استفاده بی رویه از منابع آب زیرزمینی، استفاده بی رویه از خاک، استفاده بی رویه از مرتع، استفاده بی رویه از منابع جنگلی و تغییر کاربری بی رویه اراضی کشاورزی به مسکونی، صنعتی و تجاری به ویژه در کلان شهر تبریز در دو دهه اخیر، مصادیق اصلی چالش های محیط زیست آذربایجان شرقی است.
در تبیین این وضعیت می توان به تغییر کاربری لجام گسیخته باغات تبریز در دهه های گذشته اشاره کرد که موجب شد این کهن شهر نه تنها عنوان تاریخی ‘باغ شهر’ را برای همیشه از دست بدهد، بلکه منظره آن در حد یک شهر کویری تغییر یابد.
بر این اساس تبریز که تا سال های نه چندان دور شهری پردرخت با باغات وسیع و گسترده در چهار گوشه آن بود، در مدتی کوتاه به شهری با ساختمان های بلند و بی روح تبدیل گشت و سرانه فضای سبز آن به شدت پایین آمد.
شدت این ضایعه زیست محیطی به اندازه ای بود که تبریز به کلان شهری فقیر از منظر شاخص های فضای سبز تبدیل شد به طوری که بنا بر اعلام داوود امیرحقیان عضو شورای اسلامی شهر تبریز هم اکنون سرانه فضای سبز این شهر با احتساب درختان و چمن کاری به پنج متر مربع می رسد.
این در حالی است که بنا بر استانداردهای ملی اعلام شده، سرانه فضای سبز در شهرهای کشور باید ۱۲ مترمربع باشد که تبریز از این نگاه، شهری خشک محسوب می شود.
البته تبعات ناخوشایند استفاده بی رویه و نادرست از منابع زیست محیطی به زودی مرزهای شهر تبریز را در نوردید و همزمانی آن با پدیده ای به نام خشکسالی های مداوم، دامن دریاچه ارومیه به عنوان بزرگ ترین دریاچه آب شور جهان را نیز گرفت.
تداوم یک دهه خشکسالی در منطقه آذربایجان که در دهه های قبل به دلیل وفور آب ناشی از برف و باران و کشتزارهای دیم برخوردار از آن به انبار غله ایران معروف بود، همراه با استفاده بی رویه از منابع آب زیرزمینی مناطق پیرامونی دریاچه ارومیه و انبار شدن آب رودخانه های تغذیه کننده دریاچه در پشت سدهای بزرگ سبب شد که خشکی به تدریج در این پهنه آبی زیبا لنگر بیاندازد.
واضح است که همانند بسیاری دیگر از پدیده های مخل طبیعت، خشک شدن دریاچه ارومیه به عنوان زیست کره ثبت شده در یونسکو و تاثیرگذار در حیات اجتماعی و اقتصادی میلیون ها انسان مناطق پیرامونی آن، نتیجه استفاده غیرمسوولانه بشری از منابع اطراف این پهنه آبی است و بازگشت حیات به کالبد نیمه جان آن نیز در گروی همدلی اجتماعات بشری محیط اطراف آن می باشد.
هر چند دولت یازدهم در راستای تلاش برای اجرایی کردن سیاست های توسعه پایدار، نگاه ویژه ای به طرح احیای دریاچه ارومیه با اختصاص اعتبار یک هزار و ۵۰۰ میلیارد تومانی برای سال جاری دارد ، اما آشکار است که اهتمام همه جانبه بدنه دولت در این موضوع بدون مشارکت فعال و مسوولانه اجتماعات پیرامونی دریاچه محکوم به شکست است.
معضل ‘استفاده بی رویه’ در آذربایجان شرقی در حوزه های دیگر مانند جنگل، مرتع و منابع آب زیرزمینی نیز ریشه دار است ، به طوری که بنا بر اعلام آب منطقه ای آذربایجان شرقی، وضعیت منابع آبی استان به خصوص سفره های آب زیرزمینی به دلیل اضافه برداشت ها و عدم رعایت الگوی کشت مناسب نامساعد است.
گفته می شود بر اثر برداشت های بی رویه از سفره های آب زیرزمینی، دشت های آذربایجان شرقی با معضل بحران آب مواجه است، به گونه ای که هم اکنون از حدود ۲۱ محدوده مطالعاتی موجود در استان، شش محدوده مرند، عجبشیر، شیرامین، آذرشهر، صوفیان ، شبستر و تسوج جزو مناطق ممنوعه محسوب می شود.
کم آبی برخی مناطق آزاد آب زیرزمینی استان را نیز تهدید می کند، به گونه ای که مدیریت آب منطقه ای آذربایجان شرقی هشدار داده است در صورت مصرف بی رویه آب و عدم مدیریت صحیح و کنترل اصولی، طولی نخواهد کشید برخی مناطق آزاد از جمله دشت های سراب، بستان آباد و تبریز نیز با شرایط بی آبی مواجه و به مناطق ممنوعه تبدیل شود.
متاسفانه بعضی دشت های استان در سال های اخیر با افت بسیار زیادی مواجه شده است، به طوری که تراز آب زیرزمینی در دشت مرند در فاصله سال های ۱۳۶۱ تا ۱۳۸۹ افزون بر ۱۴ متر افت داشته و این میزان معادل ۴۶۵ میلیون مترمکعب کسری در مخازن آب زیرزمینی این دشت است که اگر وضع به همین منوال ادامه یابد، وضعیت سفره آب زیرزمینی دشت مرند به سمت نابودی سوق خواهد یافت.
جنگل زدایی از دیگر مصادیق ‘استفاده بی رویه از منابع’ در ارتباط با چالش های فراروی محیط زیست آذربایجان شرقی است که هم آوایی آن با افزایش جمعیت در دهه های اخیر مشکلات فراوانی را در تقلیل منابع این خطه از کشورمان سبب شده است.
جنگل های ارسباران که ۷۲ هزار و ۴۶۰ هکتار از آن در سال ۱۳۵۶ شمسی از سوی یونسکو به عنوان ‘ذخیره گاه زیستکره’ ثبت شده است، از ثروت های خدادادی آذربایجان شرقی است که متاسفانه در دهه های گذشته پدیده شوم ‘جنگل زدایی’ دامنگیر آن شده است.
هر چند مسوولان شهرها و روستاهای واقع شده در محدوده این جنگل های زیبا و منحصربفرد در توجیه اقدامات مضر به حال جنگل، به وضعیت معیشتی نامناسب مردم منطقه و اجتناب ناپذیر بودن اجرای طرح های توسعه مانند معدن مس سونگون برای برون رفت از آن اشاره می کنند، اما واقعیت این است که توسعه ناپایدار در این منطقه تنها مرهمی گذرا بر زخم مشکلاتی مانند بیکاری و پایین بودن درآمد سرانه اجتماعات این جنگل هاست.
البته چالش های فراروی محیط زیست آذربایجان شرقی دهها پدیده خرد و کلان فراوان دیگر مانند گردبادهای نمکی برخاسته از بستر خشک دریاچه ارومیه، استفاده نیروگاه حرارتی تبریز از مازوت به عنوان یک منبع مهم آلوده کننده هوا در فصولی از سال، ظهور پدیده نامانوس ریزگردها در گستره استان، ناسالم شدن هوای کلان شهر تبریز به دلیل قرار گرفتن واحدهای صنعتی بزرگ در غرب این کلان شهر در طول پنج دهه گذشته و مرتع زدایی به دلیل ناآشنایی بهره برداران از مراتع استان با اهمیت آن را نیز در برمی گیرد که مدیریت و به حداقل رساندن آسیب های ناشی از آن نیازمند همدلی دولت و ملت است.
در نهایت می توان گفت محیط زیست آذربایجان شرقی امروزه با چالشی بنیادین به نام ‘استفاده بی رویه از منابع’ مواجه است که در صورت ادامه و ناتوانی ساختارهای برنامه ریز و تصمیم ساز در متوقف کردن آن می تواند تبعات جبران ناپذیری برای مردم استان به ویژه نسل های آینده به دنبال داشته باشد و دامنه آن از مرزهای منطقه نیز فراتر رود.
از: محمد عزیزی راد
کاظم
تاریخ : ۱۹ - خرداد - ۱۳۹۴
قطعاً باید مرثیه محیط زیستی را مداحان بخوانند این وضعیت یک فاجعه است چطور کاری برای دریاچه انجام نشده رئیس جمهور از احیا دریاچه حرف می زند و وقتی نمی توانند احیا کند آن را به گردن تحریم می اندازد این قدر این تحریم را گفتند که حال آدم به هم می خورد دریاچه چه ربطی به تریم دارد محیط زیست چه ربطی به تحریم دارد با این حرفها مردم را دنبال نخود سیاه می فرستند