در مدتی که از تشکیل دولت یازدهم می گذرد، فصل مشترک درد دل بسیاری از دوستان، اساتید و بزرگان، به قدرت رسیدن گروهی از فرصت طلبان و در حاشیه ماندن بخشی از نیروهای دلسوز و کارآمد است. البته منصفانه آن است که گفته شود با وجود فشارهای فراوان و محذورات و محدودیت های فراوان حاکم […]
در مدتی که از تشکیل دولت یازدهم می گذرد، فصل مشترک درد دل بسیاری از دوستان، اساتید و بزرگان، به قدرت رسیدن گروهی از فرصت طلبان و در حاشیه ماندن بخشی از نیروهای دلسوز و کارآمد است.
البته منصفانه آن است که گفته شود با وجود فشارهای فراوان و محذورات و محدودیت های فراوان حاکم بر تصمیم گیری،مدیران دولت اعتدال در مجموع از آزمون انتصابات موفق بیرون آمده و با وجود انتقاداتی که به تعدادی از آنها وجود دارد، در اکثریت انتصابات، انتخابهای قابل قبولی انجام گرفته است.
به نحوی که افکار عمومی، بویژه اکثریتی که به ایشان رأی داده اند، از برایند امور رضایت داشته و آن را در راستای برنامه های اعلام شده در انتخابات و منطبق با پیام ۲۴ خرداد ارزیابی می کنند.
از نظر بسیاری از حامیان واقعی دولت، موضوع نفوذ فرصت طلبان در لایه های میانی دولت، از بحث مجاهدان شنبه فراتر رفته است و بعضی از افراد که در حال حاضر در حال تصاحب پست و قدرتند، کسانی نیستند که قبل از انتخابات منفعل و حاشیه نشین بوده باشند و از شنبه پیروزی در ۲۵ خرداد به حمایت از دولت اعتدال پرداخته باشند، بلکه کسانی هستند که تا روز جمعه انتخابات، در صف مبارزه و جهاد بوده اند اما نه در جبهه این دولت، بلکه در صف رقبا و به همین دلیل، نباید تعبیر مجاهدان شنبه را برای آنها بکار برد، اینان رقبای جمعه و مدعیان شنبه هستند.
بنابراین افراد و چهره هایی که پیش از ۲۴ خرداد به صورت فعال در جبهه رقبا مشغول مبارزه سیاسی و تلاش برای در قدرت نگه داشتن تفکر سابق یا سایر گفتمانها بوده اند، نمی توانند سربازان کارامدی برای دولت یازدهم باشند.
مگر اینکه گفته شود فعالیت آنها در جبهه رقبا، نه از سراعتقاد بلکه از سر اجبار و وانمود کردن برای ماندن در قدرت بوده است که در این صورت نیز فردی اینچننی به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و نمی توان تضمین کرد همراهی امروز وی با دولت اعتدال نیز به خاطر قدرت نباشد.
همان زمان که دکتر حسن روحانی،عنوان رییسجمهوری بر نامش اضافه شد وسهمخواهان که منتقدان آنها را «مجاهدین روز شنبه» می خواندند روز پس از انتخابات با صف کشیدن در محوطه جلوی استانداری سهم خود را از دولت طلب می کردند و میخواستند مدیران کل و یا فرمانداران با میل و نظر آنها انتخاب شود.
میل و نظری که هشت سال امتحان خود را پس داده بود،یکی از دوستان میگفت: “ما هیچگاه طلایهداران صفشکن روزهای سخت را که جانفشانیهایشان در روز جمعه تاریخی به ثمر نشسته، نهتنها فراموش نمیکنیم، بلکه هرگز آنان را با مجاهدین روز شنبه که برای جمعآوری غنائم آمدهاند، با یک عیار نسنجیده و همتراز نمیدانیم.”
آن روز این سخنان آن عزیز مرهم بیبدیلی بر دلهای دردکشیده دوستان و همسنگرانمان پس از هشت سال از سوی تازه به دوران رسیده ها بود که روحمان را تازه و به جسم خستهمان طراوتی دوباره بخشید. اما دیری نپایید که یورش بیباکانه و مهندسی آگاهانه مجاهدان روز شنبه با لابیهای عناصر قدرتطلب پشت پرده و حمایت و پوشش گسترده جبهه رقیب، سنگر به سنگر مواضع مجاهدین راستین روز جمعه را فتح و با نقشه راه مشخص نقطه به نقطه آنان را تعقیب و در پشت خاکریزهای اولیه زمینگیر کرده است!
امروز فرماندهانی که در چادر فرماندهی سیاسی در مرکز ستادهای اجرایی مستقر هستند، ممکن است سیاهی لشکر روز شنبه را با مجاهدین روز جمعه اشتباه بگیرند و نیز شاید بر این باورند که با جایگزین کردن لشکری مطیع و فرمانبر، دیگر نیازی به مجاهدین پرخاشگر و پرمدعای روز جمعه نیست! اما فلسفه وجودی تاریخ، تکرار آن است و گواهی میدهد که جمعکنندگان غنائم روز شنبه هیچگاه بدیل معتمد و مطمئنی برای مجاهدان پیروز میدان کارزار در روز جمعه نبوده و نخواهند بود.
اینک که مدتی از آن پیروزی سخت با مجاهدین راستین، شجاع و از خود گذشته میگذرد، جا دارد که همرزمان و همسنگران جبهه سیاسی دیروز، هشدار مجاهدان جمعه زمینگیر شده در پشت خاکریزها را جدی بگیرند؛ چرا که هنوز راه پرخطر است و جبهه حریف پرتوان! همسنگران عزیز از کثرت مجاهدان روز شنبه پیرامون خود غره نشوند؛ زیرا مجاهدان روز شنبه بازیگران و تعزیه گردانان حرفهای پس از هر جمعه پیروزیاند و این حرفه و حربه را خوب آموخته، شناخته و در دورههای پیشین نیز با موفقیت بهکار گرفته و شهد شیرین قدرت را در قامت مجاهدان روز شنبه بهخوبی چشیدهاند!
آنها بهراحتی و با توسل به لطایف الحیل، مجاهدان، همسنگران و همرزمان روز جمعه پیروزی را خوارج سیاسی خوانده و آنان را در ذهنتان بدنام و بهکارگیریشان را در حوزههای مدیریتی، پرهزینه جلوه خواهند داد.
اکنون که نگرانی و دلواپسی دوستان جمعه شما به طرق مختلف به گوشتان میرسد، بیتفاوت از کنار دلشورههای واگرایی، دلسردی و جدایی مجموعه یاران دیروزتان نگذرید که هنوز به انسجام و همگرایی و اتحاد سیاسی همرزمان جمعه پیروز در کارزار آتی دولت “تدبیر و امید” در برابر حریفان خود نیازمندید؛ چرا که درشتگویی و تندخوییهای صادقانه مجاهدین راستین عرصه سیاسی روز جمعه برایتان گواراتر از عشوه، رشوه و مجیزگوییهای مجاهدان روز شنبه خواهد بود، زیرا همدلی مجاهدان روز جمعه تنها رمز پیروزی دولت امید در ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ بوده است، نه همزبانی مجاهدان روز شنبه! پس تدبیر کنید تا بذرتان را در زمین حریف نپاشید که در فصل برداشت، محصول از آن رقیبتان خواهد بود.
اسلام فیاضی/ فرزند عجب شیر
رضا
تاریخ : ۲۳ - خرداد - ۱۳۹۴
آقای اصولگرا یا شیشه زده اید یا سرتان به شیشه خورده البته با عرض معذرت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اصولگرا
تاریخ : ۲۱ - خرداد - ۱۳۹۴
سعید جانم راست می فرمائید رای مردم به آقای روحانی به دو دلیل بود ۱ – نامه مرحوم آیت الله …. مبنی بر رای به حسن روحانی اصولگرا و اقبال مردم به آن نامه ۲- مردم به خوبی می دانند که آقایانی مثل آقای سعید جلیلی ، قالیباف و … اصولگرا نیستند بلکه اصلاح طلبی هستند که به خاطر اینکه رای مردم را جمع کنند خود را اصولگرا معرفی می کنند ولی امثال ایشان را مردم به خوبی شتاخته اند و حنایشان رنگی ندارد و می دانند که آقای جلیلی و .. اصلاح طلب هستند لذا به خاطر اصلاح طلب بودن شان برای شان رای ندادند .
سعید
تاریخ : ۱۹ - خرداد - ۱۳۹۴
ظاهرا از نظر آقایان همه مردم باید بمیرند و فقط چند نفر متوهم به اصطلاح اصلاح طلب که فکر می کنند بانی و باعث پیروزی روحانی بودند همه پستها را پر کنند؟!! به نظرمن روحانی اصلاح طلب نبوده و نیست و همه شعارهایش هم اصلاح طلبانه نبود و رایش هم به خاطر حمایتهای شما نبود. روحانی حرف از اعتدال می زد و اعتدال هیچ سنخیتی با جریان منحرف و تندروی اصلاحات با آن کارنامه وحشتناک در سالهای ۷۸ و ۸۸ ندارد! شماها فکر می کنید مردم به خاطر شما به حسن روحانی رای دادند. درحالی که مردم به خاطر خود روحانی و به خاطر شعارهای معتدل روحانی به وی رای دادند. من معتقدم اصلاح طلبها بیش از حق خود از دولت اعتدال بهره مند شده اند و اتفاقا نقطه ضعف روحانی از این ناحیه خواهد بود. اگر روحانی معتدل می ماند و مدیران معتدل نقش بیشتری در دولت ایفا می کردند احتمال موفقیتش بیشتر بود. اگر روحانی مایل به تکرار ریاست جمهوری اش است. اولا از بکارگیری عناصر تندرو و موثر در فتنه ۸۸ جلوگیری کند ثانیا از نیروهای جوان، معتدل و غیر سیاسی متخصص استفاده بیشتری کند.