جدیدترین تصاویر ماهواره‌ای سازمان ملل نشان می‌دهد دریاچه ارومیه به مرز نابودی کامل رسیده است؛ رخدادی که شباهتی هولناک به سرنوشت دریاچه آرال دارد و هشدار جدی برای مدیریت منابع آب در ایران و جهان به شمار می‌رود.

به گزارش اعتدال آذربایجان (اعتدال پرس)، تازه‌ترین تصاویر ماهواره‌ای منتشر شده توسط «مؤسسه آب، محیط‌زیست و سلامت سازمان ملل متحد (UNU-INWEH)» نشان می‌دهد سطح دریاچه ارومیه به پایین‌ترین میزان خود در چند دهه اخیر رسیده است. آنچه روزگاری دومین دریاچه شور جهان بود، اکنون به شوره‌زاری عظیم بدل شده و تنها لکه‌هایی پراکنده از آب در آن باقی مانده است.

کارشناسان هشدار می‌دهند خشک شدن ارومیه نه تنها یک بحران محیط‌زیستی محلی، بلکه تهدیدی برای حیات میلیون‌ها نفر در شمال‌غرب ایران است. توفان‌های نمکی، نابودی کشاورزی منطقه، مهاجرت اجباری روستاییان و بحران سلامت تنها بخشی از پیامدهای فاجعه‌بار این رخداد است. این همان مسیری است که پیش‌تر دریاچه آرال در آسیای میانه طی کرد؛ یکی از بزرگ‌ترین فجایع زیست‌محیطی قرن بیستم که هنوز آثار آن ادامه دارد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد علت اصلی خشک شدن ارومیه برداشت بی‌رویه آب از رودخانه‌های ورودی، سدسازی‌های بی‌برنامه، توسعه کشاورزی غیرپایدار و در نهایت بحران تغییر اقلیم بوده است. این در حالی است که در کشورهای دیگر، نمونه‌های مشابه مانند دریاچه چاد در آفریقا و دریاچه سالتون در آمریکا نیز به دلیل سوءمدیریت منابع آب و تغییرات اقلیمی دچار سرنوشتی مشابه شده‌اند.

منتقدان تأکید می‌کنند که پروژه‌های میلیاردی «احیای دریاچه ارومیه» بیشتر به شعار شبیه بوده تا اقدام عملی. طرح‌هایی که بارها با تبلیغات گسترده معرفی شدند، اما در عمل نتوانستند جلوی خشک شدن این پهنه آبی را بگیرند. اکنون با خشکیدن تدریجی دریاچه، این پرسش مطرح است: چه کسی پاسخگوی مرگ بزرگ‌ترین دریاچه داخلی ایران خواهد بود؟

در حالی که مدیریت ناکارآمد داخلی دریاچه ارومیه را به سرنوشت شوم آرال و چاد نزدیک کرده، نمونه‌های موفقی مانند بایکال در روسیه، ویکتوریا در آفریقا و اونتاریو در آمریکای شمالی نشان می‌دهند که اگر اراده سیاسی، برنامه علمی و همکاری منطقه‌ای وجود داشته باشد، حتی بحرانی‌ترین دریاچه‌ها هم قابل نجات هستند.

در حالی که جهان تجربه تلخ نابودی آرال را پشت سر گذاشته، بی‌عملی در برابر ارومیه تکرار همان خطاست؛ خطایی که می‌تواند امنیت زیست‌محیطی و حتی اجتماعی ایران را با بحرانی جبران‌ناپذیر روبه‌رو سازد.