عذرخواهی به خاطر یادداشت توهین آمیز در روزنامه بهار

مدیرمسئول روزنامه بهار با عذرخواهی به دلیل انتشار یادداشتی به قلم علی‌اصغر غروی در روزنامه بهار در روز چهارشنبه گفت: توضیح کامل در این زمینه فردا (شنبه) در روزنامه منتشر خواهد شد. به گزارش فارس، روز چهارشنبه، اول آبان ماه ۹۲، روزنامه «بهار» یادداشتی با عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟» به مناسبت عید غدیر […]

image_pdfimage_print

مدیرمسئول روزنامه بهار با عذرخواهی به دلیل انتشار یادداشتی به قلم علی‌اصغر غروی در روزنامه بهار در روز چهارشنبه گفت: توضیح کامل در این زمینه فردا (شنبه) در روزنامه منتشر خواهد شد.

به گزارش فارس، روز چهارشنبه، اول آبان ماه ۹۲، روزنامه «بهار» یادداشتی با عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟» به مناسبت عید غدیر منتشر کرد که در آن، شبهات زیادی درباره دلالت واقعه غدیر خم بر مسأله خلافت و زعامت سیاسی امیرالمؤمنین (ع) مطرح شده بود.

سعید پورعزیزی مدیرمسئول روزنامه بهار در گفت‌و‌گو با خبرنگار سیاسی فارس،‌ با تایید عذرخواهی اش به دلیل انتشار یادداشتی به قلم علی اصغر غروی در روز چهارشنبه در این روزنامه اظهار داشت: توضیح کامل در این زمینه فردا (شنبه) در روزنامه منتشر خواهد شد.

روز چهارشنبه اول آبان روزنامه بهار مطلبی تحت عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟» به قلم علی‌اصغر غروی، منتشر کرد. در بخشی از این یادداشت اینگونه آمده است:

مروری بر مجموعه دغدغه‌های علی(ع) در باب «حکومت» در آن دوران، که در کتب تاریخی و نیز نهج‌البلاغه مندرج است، نشان می‌دهد که تمام اعتراض وی معطوف به نگرش حذفی بوده است. یعنی این‌که خلیفه یا هرکس دیگری دامنه اختیار مردم را تنگ کند. مثلا این‌که خلیفه، خلیفه بعد از خود را نصب کند، یا به‌گونه‌ای عمل کند که نتیجه برآیند آرا، انتخاب فرد خاصی باشد. اعتراض علی معطوف به چنین فرآیندی است. همان چیزی که ما امروز انتخاب مدیریت شده یا هدایت یافته می‌نامیم. او به عدم انتخاب خود در شورای سقیفه هیچ اعتراضی ندارد، بلکه واکنش وی به محدود شدن عرصه انتخاب بود و نیز این‌که نتوانست خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهد. نگرانی علی(ع) تنها محدود شدن وسعت گزینش مردم بود و از کلماتش این امر به آسانی قابل استنباط است.

بندهای هشتگانه فوق، هرچند بسیار مجمل و مختصر طرح شد، اما آشکار می‌سازد که مراد از «اتمام نعمت» در آیه مذکور، نه حکومت و پیشوایی دنیوی، بلکه اتمام بعثت نبی، نزول، دریافت و ابلاغ بدون کاستی و نقصان قرآن است. همین قرآن کامل و تمام است که قادر است امام و پیشوای امت واقع شود. این دُرُست همان چیزی است که درباره ابراهیم واقع شد. ابراهیم به مقام امامت نائل شده و اسوه ملت شد، چون نعمت بر او تمام شد. برای مسلمانان نیز به همین سان، از طریق بعثت رسول و با ابلاغ وحی و شکل‌گیری کامل قرآن، نعمت تمام شده است و اکنون باید مسلمانان به کتاب خدا و عمل رسولشان اقتدا کنند تا در اندیشه و عمل، شاهد و الگوی سایر امم باشند.

پس در راستای عمل به همین آیه است که علی(ع) تمام همت خود را مصروف تامل و تدقیق در قرآن و اجرایی کردن آن می‌سازد، تا آنجا که شیخ محمد عبده در بیان اندیشه و رفتار علی، وی را قرآن مجسم می‌نامد. ولی متاسفانه، بنا به فرموده مولی(ع)، شیعیان «به جای آن‌که کتاب را امام خود بدانند خود را امام کتاب می‌دانند» و برخلاف خواست او، بنده جهالت خود شده‌اند و مدام بر حق ضایع شده علی در حکومت چند روزه دنیوی می‌گریند! حکومتی که طبق فرموده مولی، ارزش آن از عطسه بز نزد وی کمتر بود. آیا می‌شود چیزی که از منظر امیر مومنان (ع) قدر و منزلتش از عطسه بز کمتر است، از طرف خدا باشد و تازه از این فراتر، اتمام نعمت و اکمال دین نیز باشد؟! »

انتهای خبر