یادی از غریبانی که آسایش خویش را فدای آرامش ما کردند/ جانباز شیمیایی که ۸ ماه بی حرکت و بی تکلم روی تخت خوابیده + تصاویر

هشت ماه است سکته مغزی کرده و آرام با لبخندی مهربان و بی حرکت و بی تکلم روی تختی خوابیده، تنها تفریحش این است که با همسر و مادرش سوار آمبولانس شود و به دکتر برود… به گزارش اعتدال پرس به نقل از موج ارس جلفا، به دیدار عزیزان و دلاورمردانی می رویم که قلبمان را […]

image_pdfimage_print

هشت ماه است سکته مغزی کرده و آرام با لبخندی مهربان و بی حرکت و بی تکلم روی تختی خوابیده، تنها تفریحش این است که با همسر و مادرش سوار آمبولانس شود و به دکتر برود…

به گزارش اعتدال پرس به نقل از موج ارس جلفا، به دیدار عزیزان و دلاورمردانی می رویم که قلبمان را تسخیر کرده اند و مهربانی شان تمامی ندارد و شاید تنها واژه “ایثار” بتواند تفسیرگر رشادت ها و جانفشانی های آنها باشد که سال های سال در مکتب عشق، عشق بازی کردند .

آری به دیدار جانباز دوران هشت سال دفاع مقدس “عین الله خندان اصل” رفتیم که روزی مقاوم تر از سرو در مقابل نفوذ دشمن ایستاد، امروز آرام با لبخندی مهربان و بی حرکت و بی تکلم روی تختی خوابیده است ولی چشم هایش هنوز حرف می زنند؛ به تنهایی توان حرکت ندارد؛ او فقط نظاره گر بوده و حتی قادر به انجام ساده ترین کارهای شخصی اش هم نیست .

چشمان نافذ و ابری و لب های خشکیده و متبسم او گویای رنجی نهفته از سال های جنگ است، رنجی که چند صباحی است با درد سکته مغزی چند برابر شده و او را با روح بلندش، زمین گیر کرده است .

عین الله خندان اصل جانباز شیمیایی ۴۸ ساله و دبیر بازنشسته آموزش و پرورش شهرستان جلفا که با گواهی بنیاد جانبازان دارای ۱۵ درصد از کار افتادگی است و حدود هشت ماه است که به دلیل شیمیایی بودنش سکته مغزی کرده و از تختش بلند نشده، هیچ کلامی بر لب های همواره متبسمش جاری نشده، به مهمانی نرفته، تنها تفریحش این است که با همسر و مادرش سوار آمبولانس شده و برای ویزیت و معالجه به فیزیوتراپی برود .

 

 

دیدن ایثارگری همسر و مادرش او این دیدار را تحت شعاع قرار داد، ایثارگری از این جهت که اگر مشکلات این خانه را بر شاخه های سرو تحمیل کنند، سرو در برابر آن خم می شود اما آنها ایستادند و مقاومت کردند و این مقاومت و ایثارگری قابل ستایش و ستودنی است .

این مادر و همسر ایثارگر هشت ماه است هر روز صبح مانند یک سرباز وظیفه بیدار می شوند و به خدمت فرمانده خود درمی آیند، فرماندهی که تنها مونس زندگی ناهموار آنهاست .

مادرش می گوید: ما با مشکلات و سختی های زیادی دست و پنجه نرم می کنیم و دکترش گفته است که باید هر روز او را نرمش بدهید تا بتواند دوباره حرکت کند اما من و همسرش توانایی انجام این کار را نداریم و هر روز که می گذرد عضلات او هم سفت تر از روز قبل می شود و درصد کارایی و حرکت دوباره شان کمتر .

همسرش هم با روحیه ای مصمم و با نشاط می گوید: همیشه تلاش کرده ایم تا شرایط برای آسایش و آرامش همسرم مهیا باشد چون معتقدیم ما که چهار ستون بدنمان سالم است و می توانیم روی پای خودمان بایستیم باید خدا را هزاران بار شکر کنیم بلکه این جانبازان و ایثارگران که سلامتی و زندگی خودشان را فدای راحتی ما کرده اند باید حداقل در چهاردیواری خانه خودشان کمی راحت باشند .

پس از گذشت ۲۴ سال از جنگ تحمیلی و ایجاد سازمان و بنیاد دولتی که به اعتبار شهدا، جانبازان و ایثارگران ماهیت یافته تا از حقوق آنها و خانواده هایشان حمایت و دفاع کند این پرسش مطرح است که چرا هنوز شاهد زندگی نامناسب و رقت بار گروه زیادی از جانبازان و ایثارگران دوران دفاع مقدس هستیم؟ چرا هنوزم که هنوز است روایت جانبازانی مانند عین الله خندان اصل در کشور تکرار می شود؟ آیا خبری از آنهایی که به خاطر آرامش ما آسایش خویش را فدا کردند، داریم؟

متأسفانه برخی افرادی که با فرهنگ ایثار و شهادت آشنایی ندارند و تنها شعاری رفتار می کنند به دنبال این هستند تا پشت شهدا و جانبازان سنگر بگیرند و میز مدیریتشان را حفظ کنند .

وقتی که از این جانباز خداحافظی می کردیم، آرام لبخندی تحویل مان داد و با چشمانی منتظر اما امیدوار تا درب اتاقش ما را با نگاهش بدرقه کرد …

اما ما نه توانستیم قولی بدهیم و نه او را امیدوار کنیم زیرا گزارش ها و گفتگوهایی مانند شرح حال عین الله خندان اصل را بارها نوشته اند اما وضعیت زندگی آنها هیچ تغییری نکرده بود .

 

تصاویر بیشتر برای مطلب:
انتهای خبر